آموزشگاه موسیقی در اصفهان     کلاس آموزش گیتار در اصفهان   گروه موسیقی در اصفهان

صداسازی چیست؟ آموزش صداسازی چگونه است؟

صداسازی چیست؟ آموزش صداسازی چگونه است؟

در این مطلب می خواهیم به صورت مختصر توضیحاتی درباره علم صداسازی و چگونگی تاثیر آن بر خوانندگی ارائه دهیم. با توجه به پر رنگ تر شدن نقش آموزش صداسازی در زمینه آموزش  خوانندگی , تعابیر و تعاریف مختلفی درباره ی مقوله صداسازی بوجود آمده است که در برخی موارد می توانند باعث سردرگمی ما شوند. به همین خاطر لازم است تعریف روشنی از صداسازی و تاثیر آن بر کیفیت خوانندگی ارائه نماییم تا باعث شود درک درستی از آن داشته باشیم.

متاسفانه بینشی سطحی حتی در میان موزیسین ها نیز متداول شده که آموزش صداسازی را وابسته به سبک موسیقی خواننده ها می دانند. مثلا هنرجویی که می خواهد آواز سنتی بخواند نخستین پرسشی که مطرح می کند این است که “شما چه سبک صداسازی را ارائه می دهید؟ راستش من ایرانی می خواهم بخوانم…” این دوستان بر این باورند که کسی که آواز اصیل ایرانی می خواند در مقایسه با کسی که خواننده ی پاپ است ، باید از لحاظ صداسازی به روشهای متفاوتی آموزش ببینند در حالیکه معنای صداسازی نوین که منطبق بر جدیدترین روشهای علمی تایید شده است عمیق تر از این ماجراست.

در حین آواز خواندن دو عملکرد اساسی و از لحاظ ساختاری کاملا متفاوت ولی در یک راستا و به موازات یکدیگر شکل می گیرند. وقتی هنرجو می خواهد آوازی را بخواند، در یک زمان باید هم از امکانات صوتی بدنش به بهترین نحو ممکن برای خلق یک صدا ی خوب استفاده کند و هم باید از لحاظ ذهنی بینشی را که نسبت به موسیقی و سبک مربوطه در خود پخته و جمع آوری کرده است ارائه دهد. صداسازی ارتباط مستقیم با عملکرد اولی پیدا می کند. بنابراین صداسازی به مفهوم کلی یعنی علمی که آگاهی شما را نسبت به بدنتان بعنوان یک ساز نشانه می گیرد. به زبان ساده تر، به این مساله اشاره دارد که چطور بتوانیم از امکانات صوتی بدنمان بطور صحیح و طبیعی استفاده کنیم و چطور این امکانات میتوانند همزمان با توسعه ی آگاهیمان گسترش یابند.

صداسازی یعنی چطور با ساز شگفت انگیزی که در اختیار داریم رفتار کنیم و چطور می توانیم توانایی اجرایمان را بالا ببریم. همانطور که یک نوازنده پیانو برای بالا بردن توانایی اجرایش تلاش می کند تا استفاده از وزن دستانش را بعنوان یک مهارت برای جلوگیری از هرگونه تنش و انقباضی از روی انگشتانش کشف کند؛ یک خواننده نیز باید به همین منوال در جهت ارتقاء کنترل و رهایی صدای خود گام بردارد.

تنها یک تفاوت عمیق بین نوازندگی و خوانندگی وجود دارد. سازی مثل پیانو از قبل برای تولید یک صدای مناسب و دقیق و خوش لحن و رنگ طراحی شده است و نیازی به طراحی دوباره ی شما ندارد در حالیکه در آواز، شما باید هم زمان با یادگیری تکنیکهای وابسته به ژانر موسیقی مورد نظرتان ، ساز درونی تان را برای تولید با کیفیت ترین صدای ممکن طراحی کنید. که این داستان موجب شده تا آواز در هاله ای از ابهامات پیچیده فرو برود و به همین دلیل در ایران شاهد حضور افراد معدودی هستیم که می توانند صدایی جادویی خلق کنند.
آموزش آواز
در حالی که آموزش تکنیک های صدا مرتبط با علمی کاملا تخصصی و نوین است که متاسفانه در کشور ما توجه چندانی به آن نشده است و اگر هم گفتمانی در این زمینه وجود داشته باشد اغلب سالهاست که از لحاظ علمی مردود شده و اساتید ما نیز از منسوخ بودن آن بی خبرند و کماکان بسیاری از این قبیل مباحث را سینه به سینه در آموزش های خود مطرح می کنند که این امر موجب می شود هنرجویی که ذاتاً نمی تواند صدای خوبی تولید کند و نیاز به آموزش های دقیق دارد, سال های سال با مشکلاتی که ریشه در عکس العمل های نادرست بدنش دارد درجا بزند و نهایتا با کوله باری از غم و اندوه با اعتماد به نفسی بر باد رفته به او القاء شود که هرگز استعداد این رشته را ندارد! در حالی که با آموزش های صحیح به راحتی می تواند به آرزوی خود برسد و با کیفیت عالی آواز بخواند..

اما صداسازی در عمل چگونه است ؟

می خواهم کمی بیشتر درباره ی علم صداسازی توضیح دهم. در حقیقت عوامل بسیار ظریفی باید رعایت شوند تا بتوانیم  به تمامی محدوده های صوتی ای که وجود دارد دسترسی پیدا کنیم. در این حالت می توان در کمال آرامش به بالاترین رزونانس ها دست پیدا کرد. در واقع چیزی که صداسازی به حساب می آید ارائه این تکنیک هاست و بحثی غیر از این نیست؛ یعنی بیاموزیم که چطور می توانیم  بدون اینکه خم و راست شویم و با چهره ای سیاه و کبود رگ های گردنمان بیرون زده باشد  در اجرایمان  به تمامی وسعت صوتی  لازم با هر رنگ دلخواه دست پیدا کنیم.

اغلب هنرجویان آوازی که در گوشه و کنار دیده ام  رفتار مشابهی را از خود بروز می دهند. صدایشان درمنطقه ی بم به گوش نمی رسد و بسیار ضعیف و هوادار است و همین که به سمت نت های بالاتر گام بر می دارند لحظه به لحظه به بلندی صدایشان می افزایند و در مرحله ای آواز تبدیل به دعوا وعربده کشی می شود و جالب تر اینکه هر شخصی تلاش می کند تا بلندتر داد بزند و صدایش را به رخ بکشد. این رفتار غیر اصولی بزرگترین لطمه ها را به تارهای صوتی می زند وشبیه کسی می ماند که با پیکانش بخواهد با  دنده ی یک ، با سرعت صد کیلومتر بر ساعت رانندگی کند. مسلما هر راننده ای می داند که باید با بالارفتن سرعت ، دنده را عوض کرد.

در آواز چطور باید دنده را عوض کرد؟!

وقتی به سوی نت های بالا می روید چه اتفاقی برایتان می افتد؟ دچار تنش و انقباض می شوید؟ گلویتان بسته می شود یا احساس می کنید باید داد بزنید تا صدایتان در بیاد؟ اگر هم داد نزنید ، صدایتان با تغییر ماهیتی نا امید کننده یک باره از رنگ طبیعی گفتارتان دور می شود و به یک صدای نازک  و ضعیف و پر از هوایی که از لحاظ رنگ و رزونانس به شدت افت کرده است ، تبدیل می شود؟

 دقیقا چیزی که باید بدانیم این است که باید بدون هیچ انقباض و فشاری همان صدای نازکی که مانند یک جزیره ی متروکه از رنگ صدای گفتارمان دور است (صدای سر) و همیشه از آن فرار می کنیم را با یک سری رنگ های دیگر آمیخته و ترکیب کنیم تا تبدیل به یک صدای گرم و جذاب شود. در متدهای نوین این صدا را صدای میکس می نامند . صدای میکس هیچ ارتباطی با داد زدن و پرتاب کردن هوا و فشار به تارها و حنجره ندارد بلکه هر یک از این موارد باعث می شود که هرگز به این صدا دست پیدا نکنیم. در متدی مانند سینگینگ ساکسس (singing success) اولین چیزی که توصیه می شود آرامش است و به هیچ وجه اجازه ندارید برای رسیدن به صدایی با کیفیت مطلوب تنش های همیشگی را تکرار کنید بلکه می بایست فشار را از روی ماهیچه ها , گلو و حنجره بردارید و اجازه دهید تا تارها در مسیر ملودی بالارونده یا پابین رونده ای که برایشان در نظرگرفته اید با آسودگی حرکت کنند و از هرگونه انقباض در امان بمانند.

تنها چیزی که باید رعایت شود جلوگیری از باز شدن تارها یا همان وضعیت فالستو است. ولی در مراحل اولیه ، صدای شما را از رنگ ایده آلتان که احتمالا رنگ تیره و شدیدی مانند صدای سینه یا همان گفتارتان است دور کرده و صدای نازک و لطیفی را جایگزین صدای پرفشار قدیمی می کند. این صدا که در مراحل اولیه کیفیت چندان خوبی ندارد رفته رفته در روندی هنرمندانه تبدیل به صدایی می شود که هرگز حتی تصورش را هم نمی کردید.
آموزش آواز سنتی
یکی از این تکنیکها ایجاد وضعیت ng است که ماهیت این بازی را بطور کلی عوض می کند. ناحیه ای در پشت حفره ی دهان و بینی وجود دارد که فارینکس نام دارد و صدا در برخورد با آن بصورت خیره کننده ای تشدید می شود بدون اینکه کوچکترین فشاری بر روی ماهیچه ها و تارها وجود داشته باشد. برت منینگ این عمل را به انداختن توپ بسکتبال در پرش سه گام تشبیه می کند. زمانیکه بازیکن سه گام را بر می دارد و توپ را به سمت حلقه پرتاب می کند در واقع مانند خواننده ای است که آن صدای سبک و ظریف را به سمت فارینکس می فرستد و بدون کوچکترین تنشی شاهد تشدید و بزرگ شدن صدا و انعکاس آن در جلوی صورتش می شود یعنی گل!

البته نباید فراموش کرد کسب این مهارت روندی تدریجی و البته لذت بخش است. برت منینگ در این باره مثالی دوست داشتنی می زند: صدا شبیه گلی است که می بایست در معرض نور خورشید قرار گیرد تا گلبرگ هایش از یکدیگر باز شوند ، هرگز نمی توانید با زور و فشار گلی را وادار به شکوفه زدن کنید اگر این کار را بکنید تنها یک اتفاق می افتد ، گل میمیرد. صدای ما هم برای شکوفایی نیازمند رسیدن به لحظه ای مناسب است که البته زمان و تمرین های سیستماتیک و صحیح به تدریج آن را رقم می زند.

در همین زمینه ویدیویی برای شما آماده کردیم که دعوت میکنیم حتما تماشا کنید، نمونه ای از تمرینات صداسازی:

صداسازی یک علم میان رشته ای است،در واقع قسمت اول صداسازی از جنس موسیقی نیست! یک معلم صداسازی باید از آناتومیِ صوتی آگاه باشد و تاثیر هر کدام از اِلمان های تولید صوت را بر خروجی صدای انسان بداند.
آن وقت است که می تواند مثل یک پزشکِ صوتی مشکل خواننده را درست “تشخیص” دهد و بعد از بتواند تمرین اصلاحی و تقویتی مناسب را تجویز کند.

دقیقاً به همین دلیل است که حتی داشتن تحصیلات عالیه ی موسیقی دلیل نمیشود که یک فرد توصیه های آوازی مفید و درستی دارد!چون بخش اول صداسازی موسیقیایی نیست!

و به همین دلیل است که کسی که ذاتاً خوب آواز می خواند حتماً نمی تواند معلم صداسازیِ خوبی باشد.چون کسی که از نظر آناتومی دلیل خوب خواندن خودش را نمی داند،مسلماً نمی تواند دلیل بد خواندن شما را تشخیص دهد!

کلاس آموزش آواز سنتی در تهران

چطور بفهمیم استعداد خوانندگی داریم؟

چطور بفهمیم استعداد خوانندگی داریم؟

تب خوانندگی در بین نوجوانان و سایر افراد بسیار داغ است. برای همین، خیلی‌ها دوست دارند بدانند که برای خوانندگی باید تمرین کنند یا تنها کسانی که استعداد خوانندگی دارند، در این رقابت تنگاتنگ موفق خواهند شد. همراه ما باشید تا بفهمید که آیا استعداد خوانندگی دارید یا نه.

آموزش آواز سنتی

از کجا بفهمیم استعداد خوانندگی داریم؟

1. افرادی که به طور ذاتی استعداد خوانندگی دارند، دائما آواز می‌خوانند.
2. به نواختن سازهای موسیقی علاقه مند هستید و بدون هیچ آموزشی، خوب می‌نوازید.
3. در جمع‌های دوستانه، خانوادگی و کاری می‌خوانید.
4. خوانندگان را دوست دارید و همیشه حرف از آن‌ها در میان کلام شما جاری است.
5. اگر نوازنده باشید، به طنین و صدای سازتان بیشتر توجه می‌کنید.
6. با گوش کردن به موسیقی به دنیای دیگر سفر می‌کنید و به راحتی ناراحتی‌تان را فراموش می‌کنید.
7. تنها برای گذران وقت، موسیقی و موزیک گوش نمی‌دهید.
8. برای بیان احساسات خود به دیگران، موسیقی گوش می‌دهید و با آن آرام می‌شوید.
9. موسیقی رابطی برای اتصال خاطرات جدید شما به خاطرات قدیم است.
10. در فضاهای مجازی، موزیک برای دوستان‌تان ارسال می‌کنید.
11. افراد نزدیک به شما ممکن است بگویند که به کلی شعر و موسیقی شخص شما را از یاد برده اند. شما با این واکنش ناراحت نمی‌شوید و آن‌ها را در آغوش خود می‌گیرید.

استعداد خوانندگی در واقعیت چگونه است؟

با خواندن نشانه‌های بالا ممکن است این گونه فکر کنید که همه آن‌ها در واقعیت وجود ندارند. برای مثال، بسیاری از خواننده‌های معروف در مصاحبه‌های خود بیان کرده اند که با ملاقات استاد بزرگی، چندین تکنیک برای خوانندگی و تحریر در آواز یاد گرفته اند، سپس به دنیای خوانندگی پا گذاشته اند و اکنون خواننده معروفی هستند.
در پاسخ به سوالاتی که با خواندن پاراگراف پیش، ذهن شما را مشغول کرده است، متوجه می‌شوید که استعداد خوانندگی تنها دلیل برای موفق شدن یک خواننده نیست. برای مثال، فراخوان‌هایی که برای جذب خواننده منتشر می‌شود یا محافلی که با حضور اساتید بزرگ موسیقی برگزار می‌شوند، می‌تواند پلی برای راه یافتن شما در میان خوانندگان برتر موسیقی (سالار عقیلی، محمد اصفهانی، علی زند وکیلی و …) باشد.

کلاس آموزش آواز سنتی در تهران

چگونه از سیم گیتار و ساز نگهداری کنیم؟

چگونه از سیم گیتار و ساز نگهداری  کنیم؟


صدای حاصل از سیم‌های گیتار به قدری زیبا و دلنشین هستند که دل آدم نمی‌خواهد لحظه‌ای را بدون صدای آن‌ها سپری کند. همه‌ی این‌ها قبول، اما نواختن دائمی گیتار سبب می‌شود تا سیم‌های گیتار بمیرند و دیگر نتوانید بنوازید و عشق کنید. اگر یک نوازنده‌ی حرفه‌ای باشید، به خوبی خواهید دانست که ابتدا باید سلامت کامل سیم‌های گیتار شما در سطح بالایی قرار داشته باشد، سپس آن موقع است که می‌توانید انگشتان‌تان را بر روی سیم گیتار ببرید و شروع به نواختن کنید. دلیل اهمیت دادن به ساختار گیتار به ظرافت آن‌ها مربوط می‌شود. ظرافت سیم گیتار باید در حالت طبیعی خود باشد، در غیر اینصورت آن سیم با یک تکه فلز معمولی، تفاوت چندان زیادی نخواهد داشت.آموزش آواز

چه زمانی سیم‌های گیتار، صدا تولید نمی‌کنند؟

برای اینکه بدانیم چگونه باید مانع از معیوب شدن سیم گیتار بشویم، باید نشانه‌های ضعف سیم گیتار را بشناسیم.

    سیاه شدن سیم گیتار

سیم گیتار سالم و تازه خریداری شده، سیاه رنگ نیست. رنگ اصلی سیم گیتار نقره‌ای است. حالا اگر بیایید که سیم گیتار را با دستمال مرطوب تمیز کنید، خواهید دید که در کمتر از یک روز، رنگ سیم سیاه شده است. غیر از تماس دستمالی که رطوبت دارد، محیط‌های پر از رطوبت هم می‌توانند سیم گیتار را سیاه رنگ کنند.

    صدای خفه سیم‌های گیتار

سیم‌های گیتار همانطور که می‌توانند صدای شفافی را تولید کنند، صدای غیر واضح و خفه را هم می‌توانند از خود انتشار بدهند. زمانی که نوازنده شروع به نواختن گیتار می‌کند، متوجه این موضوع خواهد شد که کیفیت صدای حاصل از سیم گیتار به چه صورت است. در مواقعی که کیفیت صدای حاصل از گیتار، افت کرده باشد؛ باید بدانید که نیاز دارید تا سیم گیتار را تعویض کنید. تقریبا می‌توان گفت که هیچ راهکاری به غیر از تعویض سیم گیتار، درست و کاربردی نیست.
آموزش آواز سنتی
    سفت بودن سیم گیتار

طبق تجربه‌ی نوازندگان گیتار، هر چقدر که یک سیم گیتار سفت‌تر باشد؛ احتمال خراب شدن و از کار افتادن آن، بیشتر است. پس تا جایی که می‌توانید سیم‌های گیتار را سفت و محکم نکنید.


5 راهکار کاربردی برای نگهداری سیم گیتار و ساز

    سیم‌های گیتار را مدام سفت نکنید. اکنون ممکن است بگویید که صدای حاصل از سیم گیتار شل، چندان خوشایند نیست که بتوانیم به همین راحتی‌ها بنوازیم. یک راهکار خوب برای بهبود صدای حاصل از سیم گیتار شل، این است که سیم گیتار را باز کنید و به طور برعکس بر روی گیتار بگذارید. این کار شما باعث می‌شود که هم بتوانید به طور صحیح بنوازید و هم مانع از خراب شدن سیم گیتارتان شوید.
    تکیه دادن گیتار به دیوار، حتی برای ساعت‌های کمی می‌تواند خطرناک باشد. چرا که در این حالت ممکن است که گیتار، ایستایی خود را از دست بدهد و به صورت ناگهانی بر روی زمین بیافتد. همچنین، زمانی که گیتار را به صورت ایستاده کنار دیوار می‌گذارید، فشار کل بدنه‌ی دیوار به سیم‌ها وارد می‌شود و همین باعث می‌شود که نقاط ضعف سیم‌های گیتار شما پررنگ شود و در آخر مجبور باشید که هزینه‌ی زیادی را صرف تعویض سیم گیتار کنید.
    عادت‌های غلطی که به هنگام نواختن گیتار ممکن است در نوازنده وجود داشته باشد، می‌تواند ساختار سالم سیم‌های گیتار را از بین ببرد. به طوری که اگر شما این عادت را داشته باشید که دست‌های خودتان را به طور کامل بر روی سیم‌های گیتار فشار بدهید، این سیم‌ها به تدریج شل می‌شوند. تا جایی که اگر سیم‌ها را هم پشت و رو کنید و سپس متصل نمایید؛ قادر نخواهید بود تا در حین نواختن، صدای آن‌ها را بشنوید.
    دست‌های خود را پیش از شروع به نواختن گیتار به طور کامل شستشو بدهید. شاید این ترفند کمی خنده‌دار به نظر برسد، اما واقعیت دارد. شستشوی دست‌ها پیش از شروع کردن به نواختن، میزان چربی که در اثر تماس پوست با سیم گیتار بوجود می‌آید، تا حد زیادی کنترل می‌کند. به همین خاطر می‌توان گفت که شستشوی دست‌ها به طور غیر مستقیم می‌تواند ریسک آسیب پذیری سیم‌های گیتار را تا حد زیادی بکاهد.
    یک نوازنده گیتار به خوبی به این موضوع واقف است که هیچ چیز به اندازه‌ی سالم بودن و تمیز ماندن سیم گیتارش اهمیت ندارد. فرت برد گیتار جزو همان قسمت حساس از گیتار است که همواره باید سالم و کاملا تمیز باشد. یکبار بعد از اجرا و یکبار قبل از اجرا، این ناحیه را با یک دستمال مرطوب پاکسازی کنید تا دیگر گرد و غبار نشسته بر روی این قسمت نتواند باعث خراب شدن سیم گیتار و ساز شود.

کلاس آموزش آواز سنتی در تهران

شجریان موسیقی را از چه کسانی آموخت؟

شجریان موسیقی را از چه کسانی آموخت؟

ایلنا نوشت: محمدرضا شجریان علاوه بر تمرینات مستمر و مداوم و ریاضت‌هایی که خاص هنرمندان بزرگ است، نزد بزرگان آواز و موسیقی تعلیم دیده است که اسماعیل مهرتاش، عبدالله دوامی، فرامرز پایور و نورعلی خان برومند از این جمله‌اند.

بنا به گفته برخی از دوستان و هم‌نسلان شجریان، این استاد آواز بیش از آن که نزد اساتید آموزش دیده باشد، ریاضت پژوهش در مکاتب آوازی و کنکاش در هزارتوی موسیقی کهن ایرانی را طی سال‌های متمادی به جان خریده و با طی این طریق خود به درجه استادی رسیده و صاحب سبک شده است. با این همه نگاهی کوتاه به زندگی استادان زنده‌یاد شجریان خالی از لطف نیست. به راستی استادان خسرو آواز ایران چه کسانی بوده‌اند؟

اسماعیل مهرتاش

اسماعیل مهرتاش یکی از اولین استادان محمدرضا شجریان است. اسماعیل مهرتاش در دوران حیاتش شاگردان متعددی را در زمینه‌های مختلف تربیت کرد که محمدرضا شجریان نیز یکی از آن‌هاست. از دیگر شاگردان اسماعیل مهرتاش می‌توان به عبدالوهاب شهیدی، ملوک ضرابی، حمید محجوب، محمد منتشری، شاهرخ شاهید، رضاسقایی، محمدعلی کشاورز، عزت‌الله انتظامی و علی نصیریان اشاره کرد.

محمدرضا شجریان اواسط دهه چهل پس از آشنایی با احمد عبادی که او نیز یکی از هنرمندان ارزنده موسیقی ایرانی بود، در کلاس‌های مهرتاش شرکت می‌کند و پس از آن به انجمن خوشنویسان نزد ابراهیم بوذری می‌رود و در ادامه به سال ۱۳۴۷ خوشنویسی را نزد حسن میرخانی می‌آموزد که این روند تا سال ۱۳۴۹ ادامه پیدا می‌کند و در نهایت شجریان با درجه ممتاز فارغ التحصیل می‌شود.

فرامرز پایور

فرامرز پایور موسیقی‌دان، ردیف‌دان، آهنگساز و نوازنده سنتور که حال چهره ماندگار و یکی از تاثیرگذراترین هنرمندان موسیقی ایرانی به حساب می‌آید، یکی دیگر از استادان شجریان بوده است. محمدرضا شجریان سال ۱۳۵۰ نزد فرامز پایور رفت و نوازندگی سنتور و ردیف‌های آوازی را از او آموخت.
آموزش آواز سنتی
نورعلی‌خان برومند

نورعلی خان برومند یکی از بزرگان موسیقی ایرانی نسل‌های گذشته است. او نوازنده تار، سه‌تار، سنتور، تنبک بوده و در زمینه آواز نیز فعال بوده است. نورعلی خان برومند طی سال‌های فعالیتش شاگردان بسیاری تربیت کرد که محمدرضا شجریان، اکبر گلپایگانی، نصرالله ناصح پور، پرویز مشکاتیان، حسین علیزاده، محمدرضا لطفی، شهرام ناظری و جلال ذوالفنون از آن جمله‌اند.

عبدالله دوامی

یکی دیگر از استادان محمدرضا شجریان، عبدالله دوامی است. عبدالله دوامی یکی از موسیقی‌دانان و ردیف‌دانان مطرح ایرانی بوده که در زمان حیاتش شاگردان به نامی را تربیت کرده است. روح الله خالقی، عبدالله دوامی را استاد برگزیده نواهای ضربی و تصنیف دانسته است. به جز محمدرضا شجریان، محمود کریمی، نصرالله ناصح پور، فرامرز پایور، رامبد صدیف، شهرام ناظری و محمدرضا لطفی هنرمندانی هستند که در آموختن ردیف‌های آوازی از محضر عبدالله دوامی بهره برده‌اند. عبدالله دوامی در بیستم دی ماه سال ۱۳۵۹ دار فانی را وداع گفت.

شجریان و استمرار و تلاشی که او را از وجود دیگر اساتید بی‌نیاز کرد

با اینکه محمدرضا شجریان از حضور اسماعیل مهرتاش، فرامرز پایور، نورعلی خان برومند و عبدالله دوامی بهره برده اما به گفته بسیاری از همنسلانش، استمرار و تلاش شخصی و خود خواسته او در یادگیری مکاتب آوازی باعث پیشرفت چشمگیر او بوده است. شجریان در ادامه فعالیت‌هایش پس از شاگردی نزد عبدالله دوامی به سال ۱۳۵۲ به همراه هنرمندانی چون محمدرضا لطفی، داوود گنجه‌ای، ناصر فرهنگ فر، حسین علیزاده وجلال ذوالفنون به عضویت مرکز حفظ و اشاعه موسیقی به سرپرستی داریوش صفوت رفت و فعالیت‌های هنری‌اش را ادامه داد.

کلاس آموزش آواز سنتی در تهران

موسیقی بی کلام چیست؟

موسیقی بی کلام چیست؟

اگر خواسته باشیم بگوییم که کدام یک از انواع موسیقی می‌تواند ما را از منجلاب روزمرگی‌هایی که داریم، نجات می‌دهد؛ می‌بایست نام چندین موسیقی بی کلام معروف را بیاوریم. موسیقی‌های بی کلامی نظیر آهنگ Ballade Pour Adeline از Richard Clayderman، آهنگ Isadora از Paul Mauriat، آهنگ La Tristesse De Laura از Patrick Juvet و  آهنگ The Poet And I از Frank Mills به نوبه‌ی خود، جزو اسرارآمیزترین موسیقی‌های بی کلام دنیا شناخته می‌شوند که هیچ اثر واضح و شفافی از صدای خواننده در آن‌ها شنیده نمی‌شود و مدام این احساس را داریم که چه مفاهیم والایی در آن‌ها گنجانده شده است. در واقع، موسیقی بی کلام چیزی بیشتر از یک تِرَک موسیقی است که آن را گوش می‌دهیم. در ادامه‌ی این مقاله ارزشمند در سایت بخون دات کام همراه ما باشید تا حقایقی نگفته شده از موسیقی بی کلام را بگوییم.

آموزش آواز سنتی

موسیقی بی کلام چیست و چه ارتباطی با موسیقی دارد؟
موسیقی بی کلام لزوما موسیقی نیست که هیچ مفهومی در حین پلی شدن آن، رد و بدل نشود. چون موسیقی یکی از راه‌های ارتباطی است که انسان را به دنیای مفاهیم دعوت می‌کند. برخی از نوازندگان بزرگ دنیای موسیقی همانند شادمهر به این نکته هم اشاره کرده‌اند که موسیقی، ملیت و جنسیت نمی‌شناسد و همواره راه‌های ارتباطی موسیقی برای همه‌ی انسان‌هایی که در کره‌ی زمین زندگی می‌کنند، فراهم است. حال بیایید به موسیقی بی کلام فکر کنیم و هر آنچه که از آن درک می‌کنیم، بگوییم. موسیقی بی کلام می‌تواند صدای خش خش برگ‌های پاییزی باشد. موسیقی بی کلام می‌تواند صدای امواج ساحل باشد که پس از گذر از طوفانی شدید به گوش ما می‌رسد. در رابطه با موسیقی‌های بی کلام می‌توانیم یک انشاء بنویسیم و هزار خط بگوییم. چون ماهیت موسیقی بی کلام چندان در یک چارچوب قرار ندارد. در واقع، قوانین خاصی وجود ندارد که موسیقی بی کلام را شکل و فرم بدهد. برای نمونه، یک گروه کُر می‌توانند یک صدا با هم بخوانند و صدای آن‌ها، همان موسیقی بی کلامی باشد که ما می‌شنویم. غیر از این، موسیقی بی کلام می‌تواند همان صدایی باشد که ما در اثر نواختن ویولون یا یک پیانو به گوش جان می‌سپاریم. حتی مفاهیمی که در موسیقی بی کلام جریان دارند، می‌توانند مختص به یک فرهنگ و ملیت باشند. با توجه به تمام این‌ها، موسیقی بی کلام یک زیرمجموعه‌ی بزرگ از موسیقی است که با تمام فرهنگ‌ها و ملیت‌ها ارتباطی ناگسستنی دارد.آواز سنتی

تا به حال برای لذت بردن از موسیقی بی کلام به کنسرت رفته‌اید؟

موسیقی بی کلام جزو اثرهای هنری است که همتا ندارد و نمی‌توان گزینه‌ی بهتر از آن را معرفی کرد. دلیل همتا بودن موسیقی بی کلام این است که هیچ تصویر مشخصی از آن موسیقی ارائه نشده است و نخواهیم دانست که موضوع اصلی موسیقی چیست. این احساس ما است که مشخص می‌کند که موضوع و جریان اصلی موسیقی چیست و قرار است تا کجا ادامه داشته باشد. با این حال به نظر می‌رسد که موسیقی بی کلام جزو آن دسته از موسیقی‌هایی باشد که برگزاری کنسرت برای آن، معنا و مفهوم واقعی ندارد. در رابطه با این موضوع باید بگوییم که کنسرت موسیقی بی کلام، خیلی لذت‌بخش‌تر و هیجان‌انگیزتر از موسیقی عادی است که روزها و ساعت‌ها در موبایل‌مان پلی می‌کنیم. کنسرت موسیقی بی کلام همانند یک تکه پازل جا مانده است که پیش از تکمیل شدن پازل به شدت مشتاق هستیم که به آن دسترسی داشته باشیم. حال اگر موسیقی بی کلام از نوع شاد باشد، لذت ما در حین اجرا و برگزاری کنسرت، بیشتر خواهد بود. در صورتی هم که موسیقی بی کلام از نوع غمگین باشد، به شدن مایل هستیم تا بدانیم که نوازنده یا خوانندگان گروه کُر چه احساسی دارند.

تا به حال، اجرای موسیقی بی کلام در کشور خودمان تنها برای چندین هنرمند مطرح بوده است و نگاه چندان ویژه‌ای نسبت به این نوع موسیقی نشده است. اگر نوازنده هستید و نسبت به اجرای موسیقی بی کلام علاقه دارید، بهتر است وارد این حوزه‌ی شگفت انگیز شوید. اجرای ماورایی اولافور آرنالس در قطعه‌ی جدید Ypsilon (موسیقی بی کلام) و موسیقی بی کلام فوق العاده زیبا از یانی، دو نمونه از بهترین کنسرت‌های موسیقی بی کلام است که یکسری خط و مشی‌هایی به مخاطبان نمایش می‌دهد که اگر همانند یک پازل در کنار هم بگذارید، برای شما معنای واقعی خواهد داشت.

کلاس آموزش آواز سنتی در تهران

Top