آموزشگاه موسیقی در اصفهان     کلاس آموزش گیتار در اصفهان   گروه موسیقی در اصفهان

معرفی نوازندگان تار و شیوه های نوازندگی

معرفی نوازندگان تار و شیوه های نوازندگی

 

تار اگر چه نسبت به سایر سازهای ایرانی پیشینه کهنی ندارد و جوان تر می نماید ولی در ۲۰۰ سال اخیر به عنوان مهم ترین ساز موسیقی شهری ایران شناخته شده است. بزرگ ترین موسیقیدانان یک صد سال اخیر از نوازندگان چیره دست تار بودند. نوازندگی تار در چند دهه اخیر به سه شیوه متمایز قابل دسته بندی است. الف- تارنوازی قدیم ایرانی ب- شیوه رادیویی ج- شیوه نوین

نوازندگان شیوه قدیم

به جز آقا علی اکبر فراهانی بزرگ خاندان فراهانی ها، که پیش از ورود دستگاه های ضبط صدا به ایران درگذشت، از سایر نوازندگان مطرح قرن اخیر نمونه های صوتی موجود است. کلاس خوانندگی در غرب تهران

از شاخص ترین آن ها می توان به نام آقا حسینقلی و میرزا عبدالله فرزندان آقا علی اکبر فراهانی اشاره کرد. چنان که از عکس های دوره قاجار پیداست، آن زمان تار بر سینه نوازنده قرار می گرفته است. اما از حدود سال ۱۳۰۰ خورشیدی (۱۹۲۱ میلادی) کم کم شیوه دست گرفتن ساز تار تغییر کرد و پیرو این تغییر، ساختمان ساز نیز تا اندازه ای بزرگ تر و سنگین تر شد.

درویش خان یکی از شاخص ترین شاگردان آقا حسینقلی بود. وی با داشتن ذوق آهنگسازی، قطعات ویژه ای برای ساز تار بوجود آورد که هنوز هم سر مشق آهنگسازان و نوازندگان جوان هستند. او مدتی در مدرسه موزیک نظام به آموختن طبل مشغول بود و در آنجا با موسیقی غربی هم آشنا شد. در نتیجه تعداد محدودی از ساخته هایش فضای غربی دارند که از آن میان می توان به قطعات مارش و پولکا اشاره کرد. علاوه بر این، برخی از ضبط های به جا مانده از درویش خان با همراهی پیانوست.

پس از خاندان فراهانی، می توان از شاگردان زبده درویش خان یاد کرد که تارنوازان بسیار ماهری بودند، افرادی مانند، موسی معروفی، مرتضی نی داوود، یحیی زرین پنجه و کلنل علینقی وزیری.
برای ورود به آموزشگاه موسیقی در اصفهان کلیک کنید.
علی اکبر شهنازی فرزند آقا حسینقلی نیز با آن که هنگام فوت پدر فقط ۱۸ سال داشت، ساز تار را با مهارت زیاد می نواخت و عملاً در طول عمر ۸۱ ساله اش به شاخص ترین نوازنده تار ایران تبدیل شد. وی در شیوه نوازندگی تار ابداعاتی داشت ولی از چارچوب موسیقی اجدادی اش بیرون نرفت.

او یکی از تأثیرگذارترین نوازندگان معاصر بود که تلفیقی از شیوه نوازندگی قدما و شیوه شخصی خود را با قدرت بالایی به نسل های بعدی انتقال داد. لحن تارنوازی اش، وجهی کاملاً متمایز از سایر نوازندگان قبل و بعد خودش دارد.

برخی نوازندگان کم شهرت نیز با شیوه هایی کاملاً شخصی و البته در چارچوب تارنوازی قدیم وجود داشتند که در زمان خود مورد توجه واقع نشدند ولی نسل بعد، قابلیت های نوازندگی آنان را ستود. غلامحسین بیگجه خانی یکی از این نمونه هاست که سرعت پنجه ویژه ای داشت و صاحب یک بیان منحصر به فرد بود.

سال های دهه پنجاه خورشیدی، به دوره بازگشت در موسیقی ایرانی معروف است. در این زمان با راه اندازی مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ایرانی و بهره گیری از اساتید قدیمی، نسل جدیدی از نوازندگان شکل گرفتند که موسیقی آن ها تفاوت قابل ملاحظه ای با جریان رایج روز داشت. به همین نسبت، شیوه های متنوعی از تار نوازی نیز توسط همین نسل به وجود آمد که شباهتی به شیوه و نوین نداشت و در ادامه شیوه تار نوازی قدیم ایرانی بود. کلاس آواز در اصفهان برای نمونه می توان به نام هایی چون محمد رضا لطفی، داریوش طلایی، حسین علیزاده، عطا جنگوک، داریوش پیرنیاکان و از جوان ترها به نام ارشد تهماسبی اشاره کرد.

نوازندگان شیوه نوین

کلنل علی نقی وزیری یکی از نوازندگان برجسته درویش خان بود که موفق شد از طریق بورس دولتی، پنج سال در برلین به فراگیری موسیقی غربی بپردازد و علاوه بر تار، نواختن ویولون و آموزش پیانو را هم بیاموزد.

شیوه نوازندگی او پس از بازگشت به وطن، با نوع نوازندگی تارنوازان سنتی بسیار متفاوت بود و در نهایت وی بنیانگزار تارنوازی نوین ایرانی شد.

ریزهای بسیار تند شبیه ماندولین، اجرای پاساژهای تند و نواختن فواصل پرشی از ویژگی های تار نوازی وی به شمار می روند. شیوه نوازندگی وزیری در نسل بعد چندان پیگیری نشد و منحصر به خودش باقی ماند. در سال های اخیر کیوان ساکت تنها کسی بود که مدتی شیوه نوازندگی وزیری را دنبال می کرد.

نوازندگان شیوه رادیویی

پس از آغاز به کار رادیو ایران در اردیبهشت ۱۳۱۹ خورشیدی (۱۹۴۰ میلادی)، کم کم پای نوازندگان سازهای مختلف، به رادیو کشیده شد و به تدریج شیوه ای دیگر در نوازندگی سازهای ایرانی پدید آمد که امروزه به شیوه و رادیویی معروف است. در این شیوه، تأکید نوازنده بر طنین ساز، بسیار زیاد است، به گونه ای که غالب نوازندگان در انتخاب ساز مورد نظر نیز به نمونه های پر طنین روی می آورند.

در تارنوازی شیوه، تک مضراب های قوی شنیده نمی شوند و ریزمضراب ها نیز آرام تر و به اصطلاح شمرده تر اجرا می شوند.علاوه بر این، نوازندگان بر احساس خود تکیه بیشتری دارند تا این که بخواهند بر اساس ردیف موسیقی دستگاهی اجرا کنند. از نوازندگان شاخص این شیوه، می توان به عبدالحسین شهنازی، لطف الله مجد، جلیل شهناز، فرهنگ شریف، مهدی تاکستانی، ابراهیم سرخوش، فریدون حافظی و هوشنگ ظریف اشاره کرد.

دیگر نوازندگان مطرح

علاوه بر این ها، در حال حاضر نوازندگان مشهور دیگری هستند که علی رغم گذراندن دوره های آموزشی تارنوازی قدیم، لحن آثارشان نشانه هایی از شیوه های قدیم، نوین و گاه موسیقی های بومی به همراه دارد. نوازندگانی همانند مجید درخشانی، حمید متبسم، محسن نفر، کیوان ساکت و داوود آزاد با کمی اغماض در این دسته بندی جای می گیرند.

تار در طول یک صد سال اخیر مهم ترین و پر طرفدارترین ساز ایرانی بوده است. به همین دلیل نوازندگان بیشتری به آن متمایل شدند. بر خلاف سازهای نی، کمانچه و حتی سنتور که در دوره هایی از موسیقی ایران با کمبود نوازنده مواجه بودند، تار همیشه بیشترین توجه ها را به خود جلب کرده و حتی قیمت گرانش نیز باعث کم رونقی اش نشده است.

در فاصله سال های ۱۳۲۰ تا ۱۳۴۰ که غالب ارکسترها با سازهای غربی مثل خانواده ویلون، کلارینت، فلوت و پیانو صدا می دادند، تار به عنوان تنها ساز ایرانی در کنارشان بود.

در واقع صدادهی (Sonority)جذاب این ساز در هر دوره ای باعث بقای آن شده و هم اینک نیز تعداد نوازندگان حرفه ای تار در مقایسه با گذشته، خیلی بیشتر است که از میان آن ها می توان به این نام ها اشاره کرد: شهریار فریوسفی، کیخسرو پورناظری، زیدالله طلوعی، فرخ مظهری، مهرداد دلنوازی، محمد دلنوازی، شهرام میرجلالی، محمد جمال سماواتی، حمید سکوتی، منصور سینکی، سیامک نعمت ناصر، همایون یزدانی، افشین فرامرزی، جهانشاه صارمی، بهرام ساعد، بهروز همتی، فریبرز عزیزی، حمید خبازی، وحید بصام، عرفان گنجه ای، علی قمصری، پیام جهانمانی، سهیل حکمت آرا، آرشام قادری، حشمت الله عطایی، سیاوش پورفضلی، لاله زهیدی، ایمان وزیری، عماد حنیفه، هوشنگ فراهانی، ارژنگ سیفی زاده، سلمان سالک، پدیده احرار نژاد، حامد فکوری، پیمان خسروی سامانی، حسن امین شریفی، ساناز ستار زاده، امین رامین، مازیار شاهی، تهمورس پورناظری، رضا موسوی زاده، صادق موسوی، وحید خسروی، مقداد شاه حسینی و …

نوازندگان زن

نوازندگان حرفه ای تار در طول دو قرن اخیر همواره مرد بوده اند و زنان به دلایل متعدد، چندان نتوانسته اند در این ساز به درجات بالایی برسند. نخستین بانوانی که موفق به یاد گیری تار شدند، دو تن از زنان دربار فتحعلی شاه قاجاربه نام های زهره و مینا بودند.

کم کم با موج نوگرایی ایرانیان در همه زمینه ها و ایجاد مدرسه ویژه دختران، آموزش موسیقی نیز دچار تحول شد. کلنل علی نقی وزیری پس از اتمام تحصیلات موسیقی اش در برلین، سال ۱۳۰۲ به تهران آمد و نخستین مدرسه موسیقی غیردولتی را بنا گذاشت. او بعدها در همین مدرسه برای بانوان کلاس تار برقرار کرد و عده ای از دختران غالباً از خانواده های مرفه، موفق شدند این ساز را بیاموزند.

با وجود فراگیر شدن آموزش موسیقی در جامعه ایرانی، زنان بسیار کمی توانستند در نوازندگی این ساز به مراتب عالی برسند و غالب ایشان پس از تشکیل خانواده یا دلایل دیگر، از فعالیت های هنری باز ماندند. با این وجود تعداد کمی از بانوان، این ساز را به نحو مطلوبی می توانند بنوازند.

افرادی همچون پیرایه پورافر، آذر زرگریان، بهاره فیاضی و صهبا مطلبی که از میان ایشان بهاره فیاضی و صهبا مطلبی، به اعتراف بیشتر اساتید تار، توانسته اند این ساز را به صورت حرفه ای و مورد قبول اهل فن بنوازند.

درک قوی ایشان از موسیقی ایرانی و تسلط بر ساز تخصصی شان، باعث شده تا ایشان از معدود بداهه نوازان تار در میان زنان ایرانی باشند.

نگاهی به تاریخچه سه تار در تاریخ ایران

نگاهی به تاریخچه سه تار در تاریخ ایران

 

در مطالعات تاریخی، اسناد و مدارک متفاوتی وجود دارند که از اعتبارهای یکسانی برخوردار نیستند. مطالعه تاریخ موسیقی، از پیچیده ترین و دشوارترین موضوعات مطالعه در تاریخ است چرا که موسیقی، ذاتا به دلیل میرا بودن صدا، در لحظه متولد شده و می میرد. کلاس خوانندگی در غرب تهران طبیعتا انچه به عنوان اسناد قابل مطالعه در موسیقی و تاریخ آن موجود هستند مجموعه ای از سازها، مکتوبات و تصاویرند که هرچند می توان به واسطه انها تاحدودی به گذشته موسیقایی نزدیک شد اما دست کم براساس دانش امروزی ما، امکان درک دقیق موسیقی گذشته براساس این اسناد وجود ندارد. در مورد مطالعات سازشناسی و مشخصا در این نوشته، تاریخ سه‌تار، با دو مشکل عمده مواجهیم. اولین آن‌ها به جنس سه تار مربوط است چرا که به دلیل ساخته شدن بسیاری از سازها و نیز سه‌تار از چوب، عمر چندانی نداشته و از بین می روند. از این رو، دسترسی ما به سه تارهای قدیمی، تنها امکان مطالعه گذشته نزدیک را فراهم می کند که طبیعتا این موضوع، ما را نیازمند مطالعه سایر اسناد خواهد کرد که خود منشاء دومین مشکل است چرا که نوشته ها و تصاویر به شدت می توانند گمراه کننده باشند. با آموزشگاه موسیقی فردوس همراه باشید

سه تار

درحقیقت، دربسیاری از موارد براساس اسناد و مدارک مکتوب یا تصویری تنها می توان به وجود سازهایی هم خانواده با سه تار پی برد. آموزش سه تار در اصفهان شاید یکی از پیچیدگی های مطالعه تاریخی سه تار، نبود نام این ساز در رساله های قدیمی موسیقی است. بااین حال و در این نوشته، سعی می شود از طریق یک مطالعه اسنادی بر چند گونه متفاوت از داده ها، رد پای سه تار در تاریخ پی گرفته شود. گرچه در اینجا ما تا دنیای باستان نیز عقب رفته و به یافته های باستان شناسی دراین باره استناد می کنیم اما تذکر مجدد این نکته ضروری است که در این مورد، هرچه به سمت گذشته گام برمی داریم از اطمینان ادعاها کاسته شده و می بایست با احتمال بیشتری صحبت کرد. در زیر به ذکر تارخچه سه تار از خلال اسناد موجود می پردازیم:

۱- نمونه سازهای قدیمی موجود:

مدارکی که می توانند تا حدی ما را به شناسایی تاریخچه سه تار رهنمون سازند چند گونه متفاوت را تشکیل می دهند. ابتدایی ترین آن‌ها سه تارهای قدیمی ای هستند که هنوز موجودند. تعداد کم سه تارهای قدیمی به دلیل عدم ماندگاری چوب که عنصر اصلی سازنده سه تار است ما را تنها حدود یک تا دو قرن به گذشته راهنمایی می کند. از قدیمی ترین سه‌تارهایی که به جا مانده‌اند می توان به سه تار ناصرالدین شاه قاجار اشاره کرد که به طرزی اتفاقی به دست استاد و نوازنده سه تار، احمد عبادی رسیده است. ظاهرا ناصرالدین شاه، سه تار خود را به شخصی می دهد و فرزندخوانده این شخص، بعدها شاگرد میرزا عبدالله (پدر عبادی) می شود. سال ها بعد که این فرد صدای سه تارنوازی عبادی را از رادیو می شنود و متوجه می شود که فرزند استادش است ساز ناصرالدین شاه را به او هدیه می کند. این ساز یکی از بهترین نمونه های به جا مانده از سه تارهای دوره قاجار است. در حقیقت سازهای به جامانده از دوران گذشته تنها مدارک کاملا مستند از چگونگی سه تار در گذشته هستند و در مورد سایر مدارک، ما با میزان های متفاوتی از احتمال خطا در درک سند تاریخی روبرو هستیم. کلاس آواز در اصفهان

۲- سفرنامه ها و کتاب های تاریخی:

دومین دسته از مدارکی هستند که می توانند به ما در ردیابی گذشته سه تار یاری رسانند. تقی بینش در کتاب خود به اشاره فارمر به سفرنامه اولیا چلبی از موسیقی شناسان ترکیه ارجاع داده و با استناد به آن می نویسد: “شیخ حیدر از بنیانگذاران سلسله صفویه (۸۹۳ ه / ۱۴۸۷ م) سازی به نام چاتار ساخته بود.” اصطلاح چاتار یا چهارتار در جای دیگری از این سفرنامه نیز مجددا تکرار می شود. (بینش، ۱۳۷۶: ۱۵۳)

تاریخچه سه تار در ایران

۳- رسالات موسیقی:

این رسالات نیز حاوی اطلاعات سودمندی از مجموعه سازهای دوران گذشته موسیقی ایران هستند. هرچند بنابر مطالعاتی که تا کنون انجام شده در هیچ یک از رسالات موسیقی اشاره مستقیمی به سه تار نشده است اما از سازهایی نام برده اند که پس از تشریح ساختمان ساز توسط نویسنده می توان به نقاط تشابه جالب توجهی میان آن سازها با سه تار دست یافت. فارابی (۲۶۰ تا ۳۳۹ هجری قمری) در بخش “از فن دوم” در “کتاب موسیقی کبیر” (خود پیرامون بحث درباره تنبور می نویسد: “غالبا رسم برآن است که در طنبور تنها دو تار به کار می برند، گاه نیز سه تار بر ان می بندند. لکن از آنجا که استفاده از دو تار معمول تر است، ما ابتدا به ذکر طنبور دو تاری اکتفا می کنیم.” (فارابی،۱۳۷۵: ۲۹۰) از دیگر رسالاتی که می توان رد سه تار را در انها گرفت کتاب “انیس الارواح” است که در زمان شاه عباس اول (سال ۹۸۵ تا ۱۰۳۸ هجری قمری) نوشته شده است. میرزا ابراهیم بن کاشف الدین محمد یزدی در این کتاب که حاوی مطالبی استعاری از موسیقی است اشاره ای به چهارتار می کند: “… برهمن را از شد چهارتار زنار رشته جان سست نموده و از بازگوی ذکر چغانه راه عقل و هوش زده…” (مسعودیه، ۱۳۸۳: ۲۳۶)

۴- متون ادبی:

شعرا و نویسندگان در کتاب‌های ادبی نیز به کرات از سه تار نام برده اند. به عنوان مثال در لغتنامه دهخدا، ذیل مدخل سه تار، این اشعار آمده است:
چنبر دف شود فلک، مطرب بزم شاه را ماه دوتا به بر کشد، زهره ستای نو زند (خاقانی)
چرخ دوتاست بس کهن نیست نوایی اندر او
گه صنمی که بهر ما ساز ستای نو زند (سلمان ساوجی)
ستای باربد آواز درداد سماع ارغنوان را ساز درداد (نظامی)
ستای باربد دستان همی زد به هشیاری ره مستان همی زد (نظامی)
نکیسا چون زد این افسانه بر چنگ ستای باربد برداشت اهنگ (نظامی)
سیلی خوریم چون دف در عشق فخرجویان زخمه به چنگ آور می زن ستوی ما را (مولوی)
نوای باربد و ساز بربط و مزمار طریق کاسه‌‌‌گر و راه ازغنوان و سه‌تا (خاقانی)
این دل همچو چنگ را مست و خراب و دنگ را
زخمه به کف گرفته ام همچو سه‌تاش می زنم (مولوی)

۵- نقاشی ها و مینیاتور:

دسته دیگری از مدارک تاریخی، مینیاتورهای دوران صفوی هستند که در آنها سازهایی مانند سه تار نقاشی شده اند. الا زونیس دراین باره می نویسد: ” در دوره بزرگ نقاشی مینیاتور، سه تار و تنبور از جمله موارد جالب توجه در آن آثار به شمار می آیند. به نظر می رسد سه تار در دوره قاجار، محبوبیت خود را از دست داده بود چرا که اغلب در نقاشی های عصر قاجار وجود نداشته است و شاید به خاطر آن بوده باشد که نوازندگان این ساز به نوازندگی تار مشهور بودند.” (زونیس، ۱۳۷۷: ۱۷۰ – ۱۶۸) در برخی دیگر از منابع با استناد به همین نقاشی ها نتیجه می گیرند که سه تار قبل از دوره قاجاریه مورد استفاده قرار نمی گرفته است: ” تار و سه تار در ایران از زمان آقا علی اکبر فراهانی و حسین قلی و میرزا عبدالله شناخته شده است. تصور نمی رود تار و سه تار قبل از دوره قاجاریه مورد استفاده قرار گرفته باشند زیرا در اغلب نوشته ها و نقاشی های باستانی، تصویر تنبور، نی، دف و کمانچه به چشم می خورد ولی از تار و سه تار اثری دیده نمی شود. در عمارت چهل ستون اصفهان بر دیوارهای داخل تالار چند اثر نقاشی از زمان صفویه وجود دارد. این تصاویر، مجلس پذیرایی شاه عباس دوم از محمد خان، امیر ترکستان و شاه عباس اول از محمد ولی خان فرمانده کل ترکستان و شاه طهماسب اول را از همایونشاه پادشاه هندوستان نشان می دهد. در این مجالس پذیرایی، کمانچه، دف، نی و تنبور نقاشی شده ولی تار و سه تار مشاهده نمی گردد. (فرهمند، ۱۳۷۹: ۱۳- ۱۲) ژان دورینگ نیز به این مسئله حضور سه تار در مینیاتورها اینگونه اشاره می کند: “سه تار را می توان همچون نوعی تنبور دانست که تارهای آن را از پایین به بالا با ناخن انگشت اشاره دست راست می نوازند ( تا تاکید بر نت و ضرب قوی حاصل آید). اگر این طرز نواختن قبل از قرن دهم (شانزدهم میلادی) در مورد سازهای زهی از نوع دوتار به کار می رفته پس می توان نتیجه گیری کرد که سه تار – هرچند که شکل ظاهری آن مانند شکل امروزی نبوده باشد- از همان زمان وجود داشته است. در واقع چندین مینیاتور متعلق به قرن دهم به بعد به وضوح، فن اجرای سه تار را با دست راست نشان می دهند.” (دورینگ، ۱۳۸۳؛ ۵۴)

۶- یافته های باستان شناسی:

کهن ترین مدارکی که در مورد سازها در ایران موجود هستند به مدارک باستان شناسی تکیه دارند. این مدارک در حقیقت مجموعه ای از پیکرک های سفالین نوازندگان دوران عیلام میانی متعلق به هزاره دوم قبل از میلاد هستند که در کاوش های شوش به دست آمده اند. سازهایی که این پیکرک ها در دست دارند دو گونه مشخص را به نمایش می گذارند که یکی سازی با کاسه مدور و دسته ای بلند و دیگری سازی با کاسه کشیده تر و دسته کوتاه است. الا زونیس، پژوهشگر موسیقی در کتاب خود در این باره می نویسد: ” سه تار از میان تمامی سازهای زهی، تاریخی درازتر دارد. پیشینیان این ساز که از خانواده پاندورا هستند در هزاره دوم قبل از میلاد در کنده کاری های خاورمیانه ترسیم شده اند. در ایران نیز یک نمونه آشکارا از پاندورای کهن در قرن هشتم قبل از میلاد، شکل سفالینه از یک مرد که در حال نواختن یک ساز سیمی دسته دراز است را نشان می دهد که در شوش کشف شده است و اکنون در موزه لوور پاریس نگهداری می شود. در دوره های هخامنشی و ساسانیان نشانه ای از پاندورا وجود ندارد. سه تار نیز مثل تنبور در اوایل
دوره اسلامی ظاهر گردید که به همراه عود به تکامل رسید.” (زونیس، ۱۳۷۷: ۱۷۰ – ۱۶۸) طبیعتا این اسناد باستان شناختی نمی توانند به ما مشخصا در مورد سه تار، اطلاعاتی بدهند اما می توانند از وجود سازهایی هم خانواده سه تار در حدود هزاره دوم قبل از میلاد در حوزه فرهنگی ایران نشانه هایی را به دست دهند.

۷- تئوری‌های موسیقایی درباره تاریخ موسیقی دستگاهی:

به منظور روشن تر کردن تاریخچه سه تار می توان در کنار این مجموعه از اسناد تاریخی، به یک یک تئوری نیز در مورد تاریخ موسیقی کلاسیک (دستگاهی) ایران اشاره کرد که توسط محسن حجاریان، اتنوموزیکولوگ ایرانی مطرح شده است. حجاریان معتقد است که موسیقی دستگاهی ایران، طی یک تحول اجتماعی و از ترکیب دو نظام موسیقایی پیش از خود شکل گرفته است. بنابر اعتقاد او در حوزه فرهنگی ایران، پیش از شکل گیری موسیقی دستگاهی، دو فرهنگ موسیقایی مستقل وجود داشتند:
– نظام موسیقایی پردگانی در حوزه شرقی ایران
– نظام موسیقایی دستانی در حوزه غرب ایران

با حمله مغول و در نتیجه پیامدهای اجتماعی پس از آن، این دو نظام در ناحیه غربی با یکدیگر برخورد کرده و حاصل این برخورد، شکل گیری نظام موسیقایی جدیدی است که ما امروز آن را با نام دستگاه (ردیف) می شناسیم. نکته قابل استفاده این تئوری در پژوهش حاضر و موضوع آن، از رابطه تنگاتنگ سه تار و موسیقی دستگاهی نشات می گیرد. همچنین این تئوری می تواند پیش فرض هایی را درباره منشاهای احتمالی این ساز در اختیار پزوهشگران قرار دهد. اگر بپذیریم که شکل گیری موسیقی دستگاهی ایران پس از حمله مغول آغاز می شود شاید بتوان چنین احتمال داد که روند شکل گیری سه تار نیز به عنوان یک ساز مشخص در موسیقی دستگاهی، با این زمان ارتباط ویژه ای داشته باشد. نکته ای که شاید تا حدودی با این نظریه در ارتباط باید توضیحی است که ژان دورینگ درباره مینیاتورهای صفوی ارائه می دهد. او به تکنیک خاص اجرای سه تار که در مینیاتورها دیده می شوند اشاره کرده و نمایش شیوه اجرایی که خاص سه تار است را دلیل وجود سه تار در آن دوران می آورد.

آموزش کامل نت خوانی در موسیقی

آموزش کامل نت خوانی در موسیقی

موسیقی از نمادهای متنوعی تشکیل شده است که ابتدایی ترین آنها خط حامل، کلیدها و نت ها هستند. همه موسیقی شامل این مولفه های اساسی است و برای یادگیری نحوه نت خوانی، ابتدا باید با این اصول آشنا شوید. کلاس آواز در غرب تهران پس از یادگیری با این روش از درست بودن نت های ساز زمان نواختن نیز اطمینان حاصل می کنید.

خطوط حامل در نت خوانی

خطوط از پنج خط و چهار فضا تشکیل شده اند. هر یک از آن خطوط و هر یک از آن فضاها حرف متفاوتی را نشان می دهد ، که به نوبه خود یک نت را نشان می دهد. این خطوط و فضاها نشانگرهایی به نام A-G را نشان می دهند ، و ترتیب نت به ترتیب حروف الفبا به سمت بالای خطوط حرکت می کند.

کلید سل در نت خوانی

دو کلید اصلی وجود دارد که در نت خوانی می توانید با آنها آشنا شوید. حرف G در سمت چپ خطوط حامل کلید سل است. کلید سل رجیسترهای بالاتر موسیقی را یادآوری می کند ، بنابراین اگر ساز شما از صدای بالاتری مانند فلوت ، ویولن یا ساکسیفون برخوردار است ، نت شما با صدای سل نوشته می شود.
ما از نوشته های رایج استفاده می کنیم تا نام نت ها را برای خطوط و فضاهای بین آنها به یاد بیاوریم. برای خطوط ، ما EGBDF را با کلمه Every Good Boy Does Fine” به یاد می آوریم. به همین ترتیب ، برای فضاها ،  دقیقاً مانند کلمه “FACE” است. برای ورود به آموزشگاه موسیقی در اصفهان کلیلک کنید.

کلید فا در نت خوانی

خط بین دو نقطه کلید باس خطF” در خطوط کلید باس است و همچنین به عنوان کلید فا نیز شناخته می شود. نوازنده باس رجیسترهای پایین موسیقی را نت می کند ، بنابراین اگر ساز شما از صدای ضعیف تری مانند باصون ، توبا یا ویولن سل برخوردار است ، نت شما در ساز باس نوشته می شود. نت های پایین صفحه کلید نیز در کلیدهای باس مشخص شده اند.
یک نوشته رایج برای یادآوری نام های نت برای خطوط ساز باس این است: GBDFA “Good Boys Do Fine Always”.

نت ها در نت خوانی

نت موسیقی که رو یا بین خطوط گذاشته می شود به ما می گوید کدام حرف را باید بر روی ساز خود بنوازیم و چه مدت باید آن را بنوازیم. از هر نت سه قسمت وجود دارد ، سر نت، ساقه و پرچم. کلاس خوانندگی در اصفهان

هر نت دارای یک سر نت است، یا پر (سیاه) یا باز (سفید). جایی که سر نت روی خطوط قرار می گیرد (یا روی یک خط یا فضا) مشخص می کند که کدام نت را خواهید نواخت. بعضی اوقات ، سر نت ها در بالای یا زیر پنج خط و چهار فضا قرار می گیرند. در آن حالت ، یک خط (معروف به لجر لاین) از طریق نت، بالای نت یا زیر سر نت، رسم می شود تا حرف نت را برای پخش نشان دهد، مانند نت های B و C در بالا.

ساقه نت یک خط نازک است که از سر نت بالا یا پایین امتداد دارد. اگر از بالا به سمت راست یا از سمت چپ به سمت پایین باشد، این خط امتداد دارد. جهت خط بر نحوه نواختن نت تأثیرگذار نیست اما به عنوان روشی برای سهولت خواندن نت ها عمل می کند در حالی که به آنها اجازه می دهد مرتباً قرار بگیرند. به طور معمول ، هر نت در خط B یا بالای آن روی خطوط دارای ساقه های رو به پایین است ، آن نت های زیر خط B دارای ساقه های اشاره به سمت بالا هستند.

پرچم نت نوعی انحنا در سمت راست ساقه نت است. هدف آن این است که به شما بگوید چه مدت یک نت را نگه دارید. در زیر خواهیم دید که چگونه یک پرچم مدت زمان نت را کوتاه می کند ، در حالی که چندین پرچم می تواند آن را کوتاه تر کند.

اکنون که قسمت های هر نت را می دانید ، نگاهی دقیق خواهیم داشت به آن دسته از نت های سیاه و سفید که در بالا بحث شد. در نت خوانی اینکه سر یک نت پر یا باز باشد ، ارزش نت را به ما نشان می دهد یا مدت زمان نگه داشتن آن نت را نشان می دهد. با یک سر نت بسته با یک ساقه شروع کنید. این نت ربع ما است و یک ضرب می شود. یک سر نت نت با یک ساقه یک نت نیم است و دو ضربان دارد. یک نت باز که به نظر می رسد یک “o” بدون ساقه است یک نت کامل است ، و برای چهار ضربان نگه داشته می شود.

نمادهای اساسی نشانه گذاری در نت خوانی را بیاموزید

در نت خوانی روش های دیگری نیز برای افزایش طول نت وجود دارد. به عنوان مثال یک نقطه بعد از سر نت، نیمه دیگری از مدت زمان نت را به آن اضافه می کند. بنابراین ، یک نت با یک نقطه برابر با یک نت و یک چهارم خواهد بود. یک چهارم نت با یک نقطه برابر است با یک چهارم به علاوه یک نت هشتم. همچنین می توان از رابط برای تمدید نت استفاده کرد. دو نت به هم گره خورده باید به اندازه ارزش هر دو آن نت با هم نگه داشته شوند و معمولاً از رابط ها برای نشان دادن نت های نگهداری شده که اندازه ها یا میله ها را ضربدری می کنند استفاده می شود.

ممکن است در نت خوانی عکس این قضیه نیز اتفاق بیفتد ، ما می توانیم مدت زمان نگهداری یک نت را کوتاه کنیم. نت های سریعتر با پرچم هایی مانند مواردی که در بالا گفته شد یا با پرچم های بین نت ها نشان داده می شوند. هر پرچم ارزش یک نت را به نصف می رساند، بنابراین یک پرچم به معنای ۱/۲ از یک چهارم نت است، یک پرچم دو برابر آن را به ۱/۴ از یک چهارم نت و غیره تقسیم می کند.

پرچم ها همین کار را می کنند در حالی که به ما امکان می دهد موسیقی را با وضوح بیشتری بخوانیم و نت را کمتر شلوغ نگه داریم. همانطور که می بینید، در نحوه شمارش نت های هشتم و شانزدهم در بالا هیچ تفاوتی وجود ندارد.

اما چه اتفاقی می افتد که نتی وجود نداشته باشد؟ آسان است ، ما استراحت می کنیم! استراحت، دقیقاً مانند یک نت، به ما نشان می دهد که باید بر اساس شکل چه مدت نگه داشته شود.

ضرب را انتخاب کنید.

برای نت خوانی ، باید متر آن را بدانید، ضربی که هنگام رقصیدن، کف زدن یا ضربه زدن به پا همراه با آهنگ استفاده می کنید. هنگام نت خوانی، متر مانند کسری ارائه می شود، با یک عدد بالا و یک عدد پایین، ما این را امضای زمان آهنگ می نامیم. عدد بالا به شما می گوید که چند ضربان برای اندازه گیری وجود دارد، فضای خطو در بین هر خط عمودی (نوار نامیده می شود). عدد پایین مقدار نت را برای یک ضربان به شما می گوید، نبض پای شما به همراه گوش دادن ضربه می زند.

در مثال بالا، کسر میزان ۴/۴ است ، به این معنی که ۴ بار در هر بار وجود دارد و هر نت چهارم یک ضربان دارد. توجه داشته باشیم که حتی اگر کسر میزان ۴/۴ در “Twinkle، Twinkle Little Star” برای ۴ بار ضربان می خواهد، در نوار دوم ۴ نت وجود ندارد؟ این به این دلیل است که شما دو نت ربع و یک نت نیمه دارید که با هم برابر می شوند ۴ ضربه.

علاوه بر مقادیر نت و امضای زمان برای نت خوانی، آخرین قطعه احساس ریتم دانستن سرعت یا ضربات شما در دقیقه است. Tempo در نت خوانی به شما می گوید که قطعه ای با سرعت یا کندی برای پخش در نظر گرفته شده است و اغلب در بالای یک قطعه موسیقی نشان داده می شود.

یک سرعت، مثلاً ۶۰ دور در دقیقه (ضربان در هر دقیقه) به این معنی است که ۶۰ دقیقه از نت های دلخواه را در هر دقیقه یا یک نت را در هر ثانیه پخش می کنید. به همین ترتیب، سرعت ۱۲۰ سرعت هر ثانیه با ۲ نت را دو برابر می کند. همچنین ممکن است کلمات ایتالیایی مانند “Largo” ، “Allegro” یا “Presto” را در بالای صفحه موسیقی خود بریا نت خوانی مشاهده کنید، که بیانگر آهنگ های رایج است. نوازندگان از ابزاری به نام مترونوم برای کمک به آنها در حفظ سرعت هنگام تمرین یک قطعه جدید استفاده می کنند.

ملودی بنوازید

 به شما تبریک می گوییم ، شما تقریباً در راه نت خوانی هستید! اول ، بیایید برای نت خوانی میزان ها را بررسی کنیم. یک میزان از هشت نت پی در پی ساخته شده است، به عنوان مثال، میزان C ماژور از C ، D ، E ، F ، G ، A ، B ، C تشکیل شده است.

فاصله بین نت اول از مقیاس C ماژور شما تا آخرین مثالی از اکتاو. مقیاس C ماژور برای تمرین بسیار مهم است ، زیرا هنگامی که مقیاس C را پایین آوردید ، مقیاس های اصلی دیگر شروع به جایش می کنند. هر یک از نت های مقیاس C با کلید سفید صفحه کلید شما مطابقت دارد. در اینجا نحوه نگاه یک مقیاس C major و نحوه مطابقت آن با کلیدهای صفحه کلید شما آمده است:

خواهید دید که در نت خوانی با بالا رفتن نت ها ، و حرکت به سمت راست صفحه کلید ، صدای نت ها بالاتر می رود. اما ، نت خوانی در مورد کلیدهای سیاه چطور؟ از نظر موسیقی، کل آهنگ ها یا تمام مراحل بین حروف نت، صداهایی را که می توانیم در سازهای خود تولید کنیم محدود می کند. بیایید مقیاس C major را که به تازگی یاد گرفته اید اجرا کنید، در نظر بگیریم. فاصله بین کلیدهای C و D در مقیاس C شما یک مرحله کامل است، با این حال، فاصله بین کلیدهای E و F در مقیاس C شما یک مرحله است.

آیا تفاوت در نت خوانی را میبینید؟ کلیدهای E و F هیچ کلید مشکی در بین خود ندارند ، بنابراین فقط یک و نیم قدم از یکدیگر فاصله دارند. هر مقیاس عمده ای که روی صفحه کلید بازی خواهید کرد دارای الگوی یکسانی است، کل کل نیم و کل و کل و نیمه.

میزان های بسیاری دیگری نیز وجود دارند که هر کدام در نت خوانی دارای صداهای منحصر به فردی هستند، مانند میزان های کوچک، میزان های معین و موارد دیگر که بعداً با آنها روبرو خواهید شد، اما اکنون در آموزشگاه موسیقی فردوس در رابطه با مبحث نت خوانی می خواهیم فقط روی میزان های اصلی و الگوی میزان اصلی تمرکز کنیم. مجدداً روی صفحه کلید زیر به مقیاس C major نگاه کنید.

نیم گوش ها یا نیم پله های صفحه کلید به ما امکان می دهد هنگام نت خوانی صداهای متنوعی بی نهایت را در موسیقی بنویسیم. به این معنی است که نت یک نیم آهنگ (یا نیم پله) بالاتر از سر نت در سمت راست آن روی نت موسیقی است. برعکس، یک، بمل  به این معنی است که نت یک نیم تن پایین تر از سر نت در سمت راست آن است.

در تصویر صفحه کلید دارای نماد زیر مشاهده خواهید کرد که هر نیمه مرحله را بین نت های C و E نشان می دهد ، اینکه آیا از دیز یا بمل استفاده می کنید ، به حرکت صفحه بالا یا پایین صفحه کلید بستگی دارد.

یک نماد دیگر نت خوانی برای یادگیری در مورد نیم تن ها وجود دارد ، و آن علامت عرضی است. اگر یک نت تیز یا مسطح باشد ، آن تیز یا مسطح در کل اندازه گیری گسترش می یابد ، مگر اینکه نماد عرضی وجود داشته باشد. یک نماد عرضی یک بمل یا دیز را در یک اندازه یا آهنگ لغو می کند. در اینجا به نظر می رسد که بازی C تا E با نماد عرضی چگونه است.

سرانجام، برای نت خوانی، باید کلیدهای اصلی را درک کنید. شما در واقع یک کلید اصلی را می شناسید ، کلید سی مقیاس C ماژوری که در بالا یاد گرفتید در کلید C بود. میزان ها به دلیل قدرت خود، نت برجسته درون میزان نامگذاری شده اند و تعیین می کند که در چه کلیدی بازی کنید. می توانید میزان اصلی را در هر نت شروع کنید، همانطور که از الگوی کل کل نیمه کل کل نیم-پیروی می کنید.

اکنون، پیروی از این الگو در کلیدهایی غیر از کلید C، شما را مجبور به استفاده از دیز و بمل می کند. از آنجا که چنین است، ما دیز یا بمل مربوط به کلید اصلی آهنگ شما را درست قبل از متر، بعد از کلید، روی نت موسیقی شما قرار می دهیم. این به شما می گوید که آن دیزها یا بمل ها را در طول موسیقی حفظ کنید، مگر اینکه البته یک نماد عرضی برای غلبه بر آن وجود داشته باشد. شما شروع به شناسایی کلید های اصلی قطعات بر اساس آنچه که تیز یا فلت نشان داده شده است خواهید کرد.

چگونه با موسیقی خلاقیت خود را افزایش دهیم؟

چگونه با موسیقی خلاقیت خود را افزایش دهیم؟

 

چگونه موسیقی به ما کمک می کند تا خلاقیت بیشتری داشته باشیم؟

یک مطالعه جدید نشان می دهد که گوش دادن به موسیقی شاد باعث تفکر واگرا یکی از عناصر اصلی خلاقیت می شود.

در دنیای امروز ، افزایش خلاقیت با موسیقی بیش از هر زمان دیگری مورد نیاز است. نه تنها بسیاری از مشاغل به دنبال ذهن خلاق برای پر کردن ردیف خود هستند ، بلکه انواع مشکلات اجتماعی پیچیده ای که با آنها روبرو هستیم نیز می توانند از دوز خوبی از خلاقیت استفاده کنند. کلاس خوانندگی در تهران

خوشبختانه خلاقیت فقط مختص هنرمندان و نوابغ نیست. علم مدرن پیشنهاد می کند که همه ما توانایی شناختی برای ارائه ایده های اصلی داریم – چیزی که محققان آن را “تفکر واگرا” می نامند. و همه ما می توانیم از بین ایده هایی که احتمال موفقیت آنها وجود دارد را انتخاب کنیم ، محققان آن را “تفکر همگرا” می نامند.

اگرچه ممکن است همه ما در این نوع تفکرات به طور مساوی موفق نباشیم ، اما همه ما می توانیم در حل خلاقانه مسئله مهارت بیشتری داشته باشیم – چه مشکلاتی که با آنها روبرو هستیم شامل کشف چالش های فن آوری در کار باشد یا مراحل بعدی برای ایجاد یک نقاشی جدید. سوال این است که چگونه؟

در یک مطالعه جدید افزایش خلاقیت با موسیقی کشف شده است. از آنجا که در مطالعات دیگر نشان داده شده است که موسیقی باعث بهبود شناخت و تقویت یادگیری و حافظه می شود ، منطقی است که شاید بر تفکر خلاق نیز تأثیر بگذارد.
برای ورود به آموزشگاه موسیقی در اصفهان کلیک کنید.
در آزمایش افزایش خلاقیت با موسیقی ، شرکت کنندگان تمرینات خلاقیتی را امتحان کردند که تفکر واگرا یا همگرا را هنگام قرار گرفتن در معرض سکوت (سناریوی کنترل) یا موسیقی کلاسیک که چهار حالت عاطفی متمایز را ایجاد می کند: شاد ، آرام ، غمگین یا مضطرب اندازه گیری می کند.

محققان پس از مقایسه عملکرد شرکت کنندگان در مورد تفکر واگرا و همگرا در پنج سناریو ، دریافتند که افرادی که به موسیقی شاد گوش می دهند نمره قابل توجهی بالاتر از تفکر واگرا نسبت به افرادی که در سکوت اجرا کرده اند داشته اند. افزایش خلاقیت با موسیقی امکان پذیر است و  به عبارت دیگر ، آنها ایده های کلی بیشتری و ایده های خلاقانه و ابتکاری ارائه دادند.

نویسندگان مطالعات در باب افزایش خلاقیت با موسیقی می نویسند: “نتایج نشان می دهد که گوش دادن به موسیقی شاد باعث افزایش عملکرد در کل تفکر واگرا می شود” ، جالب اینجاست که اینکه آیا شرکت کنندگان موسیقی را “دوست داشتند” یا نه تاثیری در عملکرد آنها نداشته است ، این نشان می دهد که مزایای آن صرف لذت بردن از موسیقی نیست. و هیچ یک از انواع موسیقی تأثیری در تفکر همگرا نداشته است ، که به جای اینکه ذهن خود را برای بسیاری از ایده های بالقوه باز کنید ، نیاز به ارائه پاسخ صحیح دارد. کلاس آواز در اصفهان

نویسندگان در مورد تاثیرات افزایش خلاقیت با موسیقی می نویسند: “افزایش تفکر واگرا اما نه همگرایی پس از گوش دادن به موسیقی شاد ممکن است با این واقعیت توضیح داده شود که کارهای همگرا کمتر به روان بودن و انعطاف پذیری متکی هستند ، بلکه به یافتن یک پاسخ صحیح بستگی دارند.”

همچنین ممکن است مربوط به خلق و خوی ایجاد شده توسط موسیقی شاد باشد. از این گذشته ، خوشبختی احساسی مثبت تلقی می شود که به گفته محقق باربارا فردریکسون ، ذهنیت ما را گسترش می دهد و میل ما به کاوش و بازی را افزایش می دهد. اگرچه محققان در واقع تغییرات خلقی را تجزیه و تحلیل نکردند ، اما تحقیقات نشان می دهد که بین خلق و خوی مثبت و خلاقیت رابطه ای وجود دارد ، که نشان می دهد این مکانیسم اصلی مزایای موسیقی شاد است.

به هر حال ، نتایج نشانگر افزایش خلاقیت با موسیقی است و افراد ممکن است مایل باشند هنگام کار به موسیقی شاد گوش دهند – به ویژه اگر نیاز به یافتن روش های جدید برای بررسی یک مشکل خاص دارند. همانطور که نویسندگان نتیجه می گیرند ، “گوش دادن به موسیقی ممکن است برای ارتقا تفکر خلاق به روشهای ارزان و کارآمد در زمینه های مختلف علمی ، آموزشی و سازمانی در صورت نیاز به تفکر خلاق مفید باشد.”

افزایش خلاقیت با موسیقی برای همه

اگر فکر می کنید خلاقیت فقط مربوط به هنر و موسیقی است ، دوباره فکر کنید. نویسندگان یک مطالعه اخیر درباره تأثیر موسیقی بر شناخت خلاق می گویند: در دنیای امروز ، “خلاقیت نیروی محرکه نوآوری علمی ، فناوری و فرهنگی است و می توان آن را یکی از صلاحیت های کلیدی قرن ۲۱” دانست. آنچه ما بیشتر به آن نیاز داریم خلاقیت است ، اما کمبود آن وجود دارد.

بنابراین ، اگر نتوانید یک خط مستقیم بکشید و فکر کنید خلاق نیستید ، چه می کنید؟ دوباره فکر کنید خلاقیت فقط برای هنرمندان و موسیقی دانان نیست. آنچه ما به عنوان خلاقیت در نظر می گیریم به معنای ایده های اصیل ، ایده های غیر منتظره ، بینش و راه حل است.. بنابراین ، چه یک رامبراند دیگر باشید و چه استیون هاوکینگ ، می توانید خلاقیت فردی خود را رشد دهید.

اثبات افزایش خلاقیت با موسیقی در مطالعات اخیر.

آیا در مورد اثر موتزارت از دهه ۹۰ شنیده اید؟ این اولین مطالعه ای بود که موسیقی کلاسیک را به افزایش شناخت فضایی پیوند می داد. در سال ۲۰۱۷ ، محققان تأثیراتی را یافتند که انواع مختلف موسیقی بر خلاقیت دارد. این نشان داد که موسیقی شاد با احساسات بالا باعث افزایش خلاقیت می شود. به طور خاص ، تعداد ایده ها را افزایش می دهد. نکته اصلی این است که موسیقی باید تأثیر عاطفی قوی و ضرب آهنگ جذابی داشته باشد. بهتر است به موسیقی یا آهنگ های مورد علاقه خود بدون متن گوش دهید. همه ما آهنگهای شادمان داریم که روحیه ما را تقویت می کند. دانشمندان اکنون معتقدند که موسیقی باعث افزایش خلاقیت می شود.

آیا افزایش خلاقیت با موسیقی می تواند به من در کار کمک کند؟

آره! ما از موسیقی برای کمک به شما در جریحه دار کردن ایده ها استفاده می کنیم.

موسیقی و خلاقیت: چگونه افزایش خلاقیت با موسیقی اتفاق می افتد؟

موسیقی طبق هر مطالعه نوعی “تحریک شنیداری” است. و به همین دلیل ، در واقع می تواند بر روی مغز ، به خصوص دامنه توجه شما تأثیر بگذارد. اگرچه سر و صدا نیز نوعی تحریک شنیداری است ، اما موسیقی از نظر صوتی بی نظم نیست

سر و صدا در مقابل موسیقی: افزایش خلاقیت با موسیقی

ظاهراً موسیقی ساختاری دارد. فارغ از ژانر دارای سرعت ، زیر و بم ، هارمونی ، تن و نظم است. بنابراین حتی اگر نوعی تحریک شنیداری باشد ، بر عملکرد مغز تاثیری ندارد. در حقیقت ، مطالعات امروز نشان می دهد که موسیقی در واقع می تواند به خلاقیت بیشتر افراد کمک کند.

 معتقد است حتی اگر دروس موسیقی یا هر نوع آن را نمی خوانید ، فقط با گوش دادن منظم به موسیقی به طور منظم ، می توانید از خلاقیت بسیار بالاتری بهره مند شوید.

چگونه موسیقی به ما کمک می کند تا خلاقیت بیشتری داشته باشیم

در اینجا نکاتی در رابطه با افزایش خلاقیت با موسیقی آورده شده است:

گوش دادن به موسیقی می تواند شما را خوشحال کند

بخاطر داشته باشید که هرچه بیشتر خوشبخت باشید ، بیشتر تخیل می کنید و عملکرد مغز شما بهتر می شود. و یکی از بهترین راه ها برای نگه داشتن شما در این حالت گوش دادن به موسیقی های نشاط آور  است. همانطور که اتفاق می افتد ، این نوع موسیقی تولید هورمون های “شاد” شما را افزایش می دهد.

نواختن یک ساز و افزایش خلاقیت با موسیقی

یادگیری و نواختن آلات موسیقی به مغز شما امکان عملکرد صحیح را می دهد. ناگفته نماند ، مغز شما را در حالت مطلوب خود نگه می دارد.

طبق تحقیقات ، افرادی که دروس پیانو و گیتار می خوانند بسیار خلاق و تخیل بیشتری دارند. این بدان دلیل است که یادگیری و تمرین نواختن سازها باعث افزایش ایده پردازی در کل می شود.

بهبود تمرکز و افزایش خلاقیت با موسیقی

موسیقی در حال حاضر به عنوان تقویت کننده روحیه ایجاد شده است. بسته به نوع موسیقی می تواند احساسات خاصی را در شما ایجاد کند. به همین دلیل است که درمانگران تقریباً اغلب استفاده از موسیقی را به بیماران خود توصیه می کنند.

برای شما مهم است که توجه داشته باشید که وقتی روحیه شما در یک طیف مناسب قرار دارد ، مغز شما تمایل به ایجاد ایده ها و تخیلات خاص دارد که می تواند خلاقیت شما را بهبود بخشد.

موسیقی جرقه الهام یا تضمین افزایش خلاقیت با موسیقی

در رابطه با موسیقی که باعث تقویت روحیه می شود ، موسیقی نیز الهام بخش است. چه به دلیل متن آهنگ باشد یا ملودی و لحن موسیقی ، به مردم کمک می کند تا برای انجام برخی کارها الهام گرفته و مصمم تر شوند.

بر این اساس، شناخته شده است که هر شخص الهام گرفته ای در واقع می تواند کارهای بزرگ و خلاقانه انجام دهد. و هرچه دسترسی به منبع بهتر باشد ، الهام بیشتر خواهد بود.

نتیجه گیری: افزایش خلاقیت با موسیقی

روش های زیادی وجود دارد که چگونه یک فرد می تواند خلاق تر شود. اما در حالی که برخی از این روش ها کاملاً راحت و قابل استفاده روزمره هستند ، اما هیچ چیز راحت تر و قابل اطمینان تری نسبت به موسیقی وجود ندارد. نه تنها این که افزایش خلاقیت با موسیقی میسر است، بلکه می تواند از بسیاری جهات به تصور شما نیز کمک کند.

دفعه بعدی که احساس غم و بی انگیزگی کردید تصمیم برای انجام کارهای خلاقانه ، گوش دادن به موسیقی یا نواختن ساز کنید. و مطمئناً ایده ها و تخیلات به طور طبیعی در شما جریان خواهند یافت.

فردریش نیچه معتقد به افزایش خلاقیت با موسیقی یک بار نقل کرد ، “بدون موسیقی ، زندگی اشتباه خواهد بود.”

افزایش خلاقیت با موسیقی را جدی بگیرید.

مغز ما سیم متفاوتی دارد بنابراین ممکن است موسیقی برای برخی خوب و برای دیگران بد باشد. چه صدای شیرین سکوت را ترجیح می دهید و چه موسیقی کلاسیک ، چرا آزمایش نمی کنید تا بدانید چه چیزی برای شما بهتر است؟ افکار و تجربیات خود را در رابطه با افزایش خلاقیت با موسیقی با ما در آموزشگاه موسیقی فردوس در میان بگذارید.

چگونه صدای خود را بم تر کنیم؟

چگونه صدای خود را بم تر کنیم؟

 

برایتان سوال است که چگونه صدایتان را بم تر کنید و به تن پایین تری از صدا برسید؟ آموزش خوانندگی در تهران این ۱۰ نکته ی عمیق کردن صدا را دنبال کنید، ممکن است در آخر این مقاله با صدای بم تر صحبت کنید.

شما تا به حال تیزرهای فیلم، برنامه های تلویزیونی و ویدئوهای یوتیوبی زیادی را دیده اید و به پادکست ها و تبلیغات رادیویی هم گوش کرده اید و به این رسیده اید که به طور کلی، صداهای عمیق بهتر به نظر می آیند. اما چطور می توانید صدایتان را کلفت تر کنید؟

اگر مادرمان طبیعت یک بسته ی پیشنهادی داشت، بم تر صدا یکی از معروف ترین درخواستی ها می بود. بازیگران صدا، حرفه ای هایی که با استفاده از آکوردهای آوازی پول در می آورند و حتی مردم عادی، به طور مداوم به دنبال راهی برای پایین آوردن تن صدایشان هستند. آموزشگاه موسیقی در اصفهان

ما این را درک می کنیم. مطالعات متعددی می گویند که صحبت کردن با صدای عمیق تر، کلی مزیت و حتی موفقیت را به همراه دارد. اما آیا این امکان پذیر است؟

آیا می توانید صدایتان را بم تر کنید؟

اگر به دنبال یک جواب کوتاه هستید، پاسخ خیر است، متاسفانه این اتفاق نمی تواند بیفتد.

چندین منابع آنلاین با این وجود تمرین های خاصی را پیشنهاد می کنند که می تواند به شما کمک کند که به تاثیری که از تن صدای پایین تر می خواهید، دست یابید. کلاس آواز در اصفهان با این وجود، این تمرینات عمیق تر کردن صدا تا به حال توسط متخصصین و فیزیکدانان تست نشده است و می تواند در طولانی مدت، باعث ایجاد آسیب برای گلوی شما شود.

اما حتی با این وجود، شما نمی توانید تن صدایتان را کم کنید، می توانید بعضی از تمرینات عمیق کردن صدا را که احساس بم تر و جذاب تر شدن صدا را به شما می دهد، انجام دهید.

چگونه صدایتان را برای همیشه بم تر کنید

خب، ما خبر بدی برایتان داریم. این فقط می تواند با مصرف هورمون یا حتی جراحی اتفاق بیفتد.

پس، برای این که در زندگی واقعی عمیق تر شدن صدایتان را احساس کنید، نیاز دارید که چندتا از تمرینات آواز را امتحان کنید. اما اگر به دنبال راه هایی برای عمیق کردن صدایتان در زندگی دیجیتال می گردید، شاید ما چیزهای جذابی برای شما داشته باشیم:

اوه، این روزها همه جا صحیت تکنولوژی است.

در همین سال جاری، یک اپلیکیشن در اپ استور، در یک لایو (برنامه ی زنده) وعده داد که صدای ویدئویتان را با کلیک روی یک دکمه، به صدایی حرفه ای تبدیل کند و جواب هم داد. Mauvio با یک ویژگی باحالتر نسبت به دیگر اپ ها آمده است که این ویژگی صدایتان را بم تر می کند- اگر بخواهیم دقیق تر بگوییم، هرچقدر بم تر که بخواهید.

با مجهز بودن به ویژگی های پیشرفته تر مثل بالانس صدا (آدیو) و ]آدیو[دیزر (و چیزهای دیگر مثل تغییر افکت صدا)، Mauvio به شما اجازه می دهد که بدون این همه تمرینی که در بالا برایتان ذکر کردیم، در ویدئو صدایتان را عمیق تر کنید.

و حالا که بحث آن شد، در این جا برایتان آورده ایم که چگونه با تمرینات آواز می توانید عمیق تر شدن صدایتان را در زندگی واقعی، احساس کنید:

پس، چگونه صدایتان را در زندگی واقعی بم تر کنید

بم کردن صدا فقط حرف زدن و صحبت کردن با تن صدای پایین تر نیست. هنرمندان سراسر دنیا در هر زمانی سعی می کنند که روش خواندنشان را عوض کنند، گلویشان را کنترل کنند و صدایشان را به همان چیزی که می خواهند تبدیل بکنند.

تکنیک های اشاره شده ای که به شما اجازه خواهد داد که صدایتان را بم تر بکنید، از جامعه ی هنرمندان، مربیان آواز و بازیگران صدا (دوبلورها) به شما رسیده است.

گام اول: به خودتان گوش دهید

اولین چیزی که شما باید آن را انجام دهید این است که ببینید که با آن چه کار باید بکنید، زیرا اگر به صدایتان توجه نکنید، قادر به این نخواهید بود که بدانید چه چیزی را باید تغییر دهید تا آن را بهتر کنید.

شروع به حرف زدن کنید و صدایتان را با اپلیکیشن ضبط صدا، ضبط کنید.

با دقت به صدایتان گوش دهید. احتمال دارد که صدایتا با آن چه که فکرش را می کردید، کاملا تفاوت داشته باشد، زیرا الآن شما دارید آن را به عنوان یک شنونده ی بیرونی تجربه می کنید. نترسید، این برای همه اتفاق می افتد و حقیقت این است که ضبط ها دروغ می گویند.

این حقیقت را بپذیرید که این دقیقا همین صدا را دارید و شروع به یاداشت برداشتن کنید. همان طور که کلمات از دهانتان بیرون می آیند، با دقت به آن گوش کنید، به تن صدایتان را توجه کنید و فایل ضبط شده را در مکانی امن نگه داری کنید تا بتوانید بعدا و بعد از تکمیل کردن تمریناتتان، صدایتان را با آن مقایسه کنید.

گام دوم: حالت بدنتان را درست کنید.

حالا روبروی آینه بایستید و در هنگام حرف زدن به خودتان نگاه کنید.

شاید مقاله هایی دربارهی این که چگونه صدایتان را در هنگام ضبط ویدئو عوض کنید یا آن را عمیق تر کنید، وجود داشته باشد؛ اما چیزی که به آن نیاز دارید این است که بفهمید اساسا قرار است (می خواهید) آن را کنترل کنید. برای اطمینان از کنترل کامل صدایتان، نیاز دارید که به حالت بدنتان هم اهمیت دهید و بهترین راه برای انجام آن این است که ستون فقراتتان را در یک ردیف قرار دهید و صاف بایستید.

این کار، فشار اضافی روی ماهیچه های اطراف حنجره ی شما را از بین می برد و به شم اجازه می دهد که نفستان را کنترل کنید.

حالت بدنی الآنتان را بررسی کنید که ببینید که چه کاری را اشتباه انجام می دهید. صاف بایستید، چونه خود را بالا بگیرید و یک پاراگراف از یک کتاب را بخوانید. در هنگام تغییر وضعیت ستون فقراتتان، آواها را تمرین کنید تا ببینید که چگونه روی تن صدایتان تاثیر می گذارد. بعد از مدتی، شما بهترین حالت ستون فقرات که به شما کمک می کند که صدایتان را عمیق تر کنید، را پیدا خواهید کرد.

برای درست کردن حالت بدنتان، نیاز دارید که آن را به یک عادت تبدیل کنید. ستون فقراتتان را در هنگام کار با کامپیوتر، نشستن در سر جلسه، پیاده روی و دویدن، صاف کنید.

گام سوم: آن عضلات را ریلکس (شل) کنید.

ماهیچه های ما دارند زیر فشار غرق می شوند: اضطراب، حالت بد بدن، تمرینات اشتباه ورزشی. هر کاری که با بدن انجامش می دهیم، روی ماهیچه هایمان تاثیر مستقیم می گذارد و معمولا فشار زیادی را به آن وارد می کند.

برای بم تر کردن صدا، شما نیاز دارید که آن را از ۴ ناحیه ی کلیدی، آزاد کنید.

    زبان: با ارگانی شروع کنید که نقش فوق حیاتی ای در کنترل صدای شما دارد، اما همه ی ما توجه به آن را فراموش می کنیم. زبان انسان شامل ۸ ماهیچه ی مختلف است اما برای ریلکس شن فقط به صاف شدن نیاز دارد. نوک زبانتان را به پشت دندان های جلوییتان بچسبانید. آن را برای ۱۰ ثانیه در همان جا رها کنید و این کار را چند دفعه تکرار کنید. این کار کل آن منطقه را ریلکس می کند و فشار ناخواسته را از روی دهانتان بر می دارد.
    فک: بعد، برای کنترل بهتر نحوه ی صحبت کردن و بم تر کردن صدایتان، شما نیاز دارید که فکتان را ریلکس کنید. با ماساژ دادن یک یا دو دقیقه ای ماهیچه های توده ای (بناگوش) شروع کنید (آن ها دقیقا جلوی گوس قرار دارند). این کار کل صورت شما را ریلکس می کند. بعد، یک استخوان به نام پیسی فرم دقیقا در کنار ماهیچه های توده ای شما وجود دارد، آن ها را پیدا کنید و در حالی که دهانتان باز است، با حرکات دایره ای آن ها را ماساژ دهید.
    گلو: آیا تا به حال در هنگام خمیازه توجه کرده اید که گلوی شما در آرام ترین حالتش است؟ همچنین، از قضا وقتی در این وضعیت حرف می زنید، صدایتان عمیق تر، پرتر و دارای تن صدای پایین تری است. پس خمیازه بکشید و در هنگام خمیازه گوش هایتان را در راستای شانه هایتان، عقب و جلو کنید. کشیدگی کوچک انتهای گلویتان را احساس کنید، فکتان را ریلکس کنید و وقتی احساس کردید که گلویتان ریلکس شد و آن را به آرامی کش دادید، می توانید آن را رها کنید.
    گردن: انسان ها به طور کامل و خوبی طراحی نشده اند و گردنشان یک از ایرادات بدنشان است. بالش ها، میزهای کار، ساعات طولانی نشستن جلوی کامپیوتر، وزنه زدن و تمرینات شکمی فقط تعدادی از فاکتورهایی هستند که فشار زیادی بر گردن می آورند. پس، آن را کش دهید. از یک سمت به سمت دیگر بچرخانید، بعد آن را به مرکز برگردانید، به سمت جلو بیاندازید و تنفس کنید. آزاد شدن از فشارها را احساس کنید، با وجود این که شاید شبیه تمرینات صورت یوگا باشد، بهترین راه برای شروع تمرینات کلفت کردن صدا است.

گام چهارم: از دیافراگمتان استفاده کنید.

ما از این که حامل خبر بد باشیم متنفریم، اما احتمالا دارید اشتباه نفس می کشید.

بیشتر مردم از سینه ی خود برای تنفس استفاده می کنند در حالی که کل ماهیچه ی تنفسی را برای کنترل در اختیار داریم و اگر برایتان سوال است که چگونه صدایتان را عمیق تر کنید، می تواند تفاوت های زیادی را برایتان رقم بزند. دیافراگم به شما اجازه می دهد که وضعیت جایی را که هوا در هنگام دم به آن می رود را کنترل کنید و با توجه به قانون شست، هرچه که عمیق تر رود، صدای عمیق تری هم از خود تولید می کنید.

به آرامی از طریق بینی تان نفس بکشید و بدون جلو آوردن سینه ی خود، هوا را به عمق شکمتان ببرید. حالا، به آرامی بازدم کنید و همین طور که بازدم می کنید سعی کنید اسم کاملتان را تلفظ کنید. اگر لرزشی را در هنگام صحبت کردن، احساس می کنید؛ به شما تبریک می گویم! شما یاد گرفتید که چگونه از دیاگرامتان استفاده کنید و به افکت عمیق تری از صدا دست یافتید.

تنفس دیاگرافمتیک معروف ترین تکنیک استفاده شده توسط خوانندگان حرفه ای سراسر دنیاست. این تکنیک به آن ها اجازه می دهد که صدایشان کنترل کنند، دقیقا در حالتی که می خواهند قرار بگیرند و صدایی عمیق و دارای تن صدای کمتری را تولید کنند (یا حتی دارای تن صدای بیشتری را). در ابتدا، به طور طبیعی به وجود نمی آید، اما با تمرین شما قادر خواهید بود که آن را حتی بدون فکر کردن (ناخودآگاه) انجام دهید.

گام پنجم: به جریان هوایتان توجه کنید.

آکوردهای آوازی معمولا وقتی بهتر کار می کنند که دارای جریان هوای مناسب باشند. برای این که کنترلش کنید، می توانید تمرینات معروفی را انجام دهید که برای انجام آن فقط به یک نی نیاز دارید.

برای عمیق کردن صدایتان در یک دقیقه، به این موارد نیاز دارید:

    یک نی معمولی بردارید.
    یک نفس دیاگرافمتیک عمیق بکشید.
    نی را در دهانتان قرار دهید و هوا را در امتداد آن آزاد کنید.

اما صبر کنید! ماهیچه های شکمتان را جمع(تنگ و سفت) نکنید و و مطمئن شوید که هوا دارید هوا را با یک سرعت ثابت و آرام، آزاد می کنید.

    نفس دوم را بکشید.
    در هنگام بازدم، صدایی در بیاورید که انگار دارید به صدایتان اجازه می دهید که پایین تر رود.
    این کار را تکرار کنید.

این تمرین ساده به شما اجازه می دهد که تمرین کنید که چطور از نفستان به عنوان ابزاری برای عمیق تر و ارتعاشی کردن صدایتان، استفاده کنید. هرچه بیشتر تمرین کنید، بیشتر با کنترل کردن جریان هوا و تن صدایتان، آشنا می شوید.

گام ششم: فهمیدن تفاوت بین انواع مختلف صدا

ما انسان ها مثل یک مجموعه ی پیچیده از ویژگی هایی هستیم که حداقل ۳ نوع صدا را بر اساس حالتمان داریم. شناسایی آن ها به شما اجازه خواهد داد که بفهمید چه کاری را ممکن است اشتباه انجام دهید و چرا به دنبال جوابی برای سوال “چگونه صدای خود را بم تر کنم” می گردید.

زیرا شاید مشکل فقط اشتباه در حالت بدنتان باشد.

صدای سر

در کل، صدای سر با صداهای با تن ها و نوت های بالا مرتبط است. با استفاده از صدای سر، شما یک صدای قدرتمند، با کیفیت ثابت و دارای تن بالا تولید می کنید که البته صدای شما را عمیق تر می کند.

پس چگونه می فهمید که از صدای سرتان اسفاده کرده اید؟ شروع به حرف زدن بکنید و سعی کنید ببینید که آیا ارتعاشی را در اطراف ناحیه ی صورت و سرتان احساس می کنید یا خیر. آیا وقتی به صدایتان گوش می دهید این احساس را دارید که یک اسپیکر در سرتان است؟ اگر پاسخ به سوالات بالا “بله” است، پس دارید از صدای سرتان استفاده می کنید اما نیاز دارید که آن را متوقف کنید.

برای عمیق تر کردن صدایتان نیاز دارید که شروع به استفاده از صدای سینه خود کنید.

صدای سینه

صحبت کردن از طریق سینه، قطعا یکی از رایج ترین روش های بهبود صداست که مردم بدون این که حتی توجه بکنند، آن را استفاده می کنند. دستت را روی سینه ات بگذار و با قاطعیت بگویید: “هی”. به احتمل زیاد شما ارتعاش اندکی را احساس می کنید. این صدای سینه ی شماست. یک صدای ثابت و دارای تن صدای پایین معمولا در یک سطح صدای صحبت کردن شماست که می توانید در امتداد نفس کنترلش کنید.

با وجود این، صدای سینه همیشه عمیق نیست و نیازز به کمی تمرین دارد که کمی بعدتر راجع به آن صحبت خواهیم کرد.

صدای ترکیبی

معمولا به ترکیب صدای سر و صدای سینه، صدای ترکیبی می گوییم و دقیقا به نقطه ای بستگی دارد که صدایتان سطح پایین تر به سطح بالاتر جهش می کند. این صدا برای خواندن خوب است (اجراکنندگان برنامه های موزیکال عاشقش هستند) اما هیچ ربطی به حرف زدن ندارد.

حالا که تفاوت مکان هایی که صدا در آن ها تولید می شوند، را می شناسید؛ نیاز به تمرین آن بخشی دارید که برایتان مهم است و می تواند صدای بم تری را به شما بدهد و این چیزی به جز، صدای سینه نیست.

گام هفتم: صدای سینه ی خود را تقویت کنید.

سینه ی شما جایی است که جادو اتفاق می افتد. شما می توانید آن را کنترل کنید، صدایتان را بم تر و قوی تر کنید و کمتر تو دماغی به نظر برسد و از آن جایی که به دنبال روشی برای کلفت تر کردن صدا می گردید، این ناحیه ای است که تمرینات بعدی روی آن تمرکز دارد. بم تر کردن صدا.

اولا، به طور عادی و با درگیر کردن گلویتان صحبت کنید. اگر معمولا با دماغتان حرف می زنید، صدایتان سبکتر شنیده می شود و جوری به نظر می رسد که انگار اعتماد به نفس ندارید که صفت  صدای عمیق نیست.

حالا یک نفس دیافراگمتیک عمیق بکشید و در هنگام بازدم صدای هیس کردن، درآورید. این باعث باز شدن سینه ی شما می شود و اجازه می دهد که در همان جا صدایتان را کنترل کنید. شروع به حرف زدن کنید. انتقال صدایتان زا پایین شکم تا توی سینه ی خود و خارج از دهانتان، احساس کنید. شما رسما صدای سینه ی خود را پیدا کرده اید.

گام هشتم: خیلی جدی “هام کردن” را تمرین کنید.

هام کردن به شما اجازه می دهد که صدایتان را گرم کنید تا بتوانید آن را کنترل کنید. به طور هم زمان، این کار باعث رها شدن احساس آزادی در کل سیستم شما می شود که به شما اجازه می دهد که ماهیچه هایتان را ریلکس (شل) کنید. هام کنید و می بینید که قادر خواهید بود که تن صدایتان را پایین بیاورید، عمیق تر حرف بزنید و حتی صدایتان را در ویدئو و پشت میکروفون هم عمیق تر کنید.

یک نفس خیلی عمیق بکشید و شروع به “هام کردن” کنید و تا زمانی که می توانید آن را نگه دارید. این تارهای صوتی شما را کش می دهد و کش دادن تارهای صوتی همیشه به طور قابل ملاحظه ای صدا را کلفت تر می کند.

بعد از این که این کار را انجام دادید، یک نفس عمیق دیگر بکشید ولی چونه ی خود را به سمت پایین و در جهت سینه ی خود قرار دهید. شروع به “هام کردن” کنید و به آرامی چونه ی خود را بالا بیاورید. حالا حرف بزنید. صدایتان بم و قدرتمند خواهد بود.

گام نهم: انعطافتان مهم است.

شما درباره ی نکاتی که باعث کلفت تر شدن صدایتان می شود، پرسیدید و ما در تلاش برای رساندن آن به شما، یک تقلب به شما می رسانیم. این درباره ی تنفس، حالت بدن یا تمرینات عمیق کردن صدا نیست. درباره ی چگونه تمام کردن جمله است که به خمیدگی نیز معروف است.

در کل، ۳ نوع خمیدگی (انحنا) وجود دارد: بی طرف، به سمت بالا و به سمت پایین.

انحنای بی طرف (خنثی) وقتی اتفاق می افتد که صدای شما در یک تن خاص باقی می ماند، فرقی هم ندارد که جمله چگونه تمام شود و این که چگونه حرف می زنید. این می تواند منجر به یک صدای ربات گونه و بی حال و همراه با شیفت صدا شود. بالا رفتن چیزی است که باید از آن اجتناب کنید زیرا باعث می شود صدای شما بالاتر رود و خیلی شبیه حالت سوال پرسیدن شود.

از طرفی، انحنای در جهت پایین چیزی است که صدای شنا را عمیق تر می کند زیرا به این معنی است که شما جمله را در تن پایین تری از صدا، به پایان رسانده اید. آن را تمرین کنید و آرام آرام متوجه خواهید شد که با کامل کردن آن احساس اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت.

گام دهم: مالکش شوید

گاهی به سادگی باید ادای داشتن چیزی را دربیاورید تا آن را بدست آورید. تمرین کردن در خانه کمی متظاهر بودن را نشان می دهد. به خودتان به عنوان کسی که صدای عمیقی دارد و از سینه اش استفاده می کند، نگاه کنید و احساس قدرتمندی بیشتری داشته باشید، زیرا علم ثابت کرده است که این کار می تواند تفاوت های زیادی را رقم بزند- در واقع به خاطر این است که امروزه صدای خانوم های عمیق تر است.

نواها، تن ها، انحناها را تجربه کنید و به این نکته برسید که این صدای شما را بهتر و آن را بم تر می کند.

فقط، آن را تکرار کنید.

Top