آموزشگاه موسیقی در اصفهان     کلاس آموزش گیتار در اصفهان   گروه موسیقی در اصفهان

مقیاس در موسیقی چیست؟

مقیاس در موسیقی چیست؟

موسیقی از سه عنصر ملودی، هارمونی و ریتم تشکیل شده است. همه موسیقی ‌ها دارای ریتم هستند، چه آن هایی باشند که با طبل نواخته می شوند و چه آهن گهایی که برای گروه آواز و سرود باخ ساخته می شوند. ملودی و هارمونی اجزاء ضروری در آهنگ سازی نیستند، اما اکثریت قریب به اتفاق موسیقی ها از این دو عنصر برخوردارند. در موسیقی غربی، ملودی و هارمونی از 12 نواک (Pitch) مجزا مشتق می ‌شوند و می ‌توان آن ‌ها را در یک سری گام کنار هم قرار داد. کلاس آواز در غرب تهران

گام یا مقیاس چیست؟

مقیاس (Scale)، دنباله ‌ای از نت‌ ها است که از 12 نواک یا نت موجود انتخاب می ‌شوند. (بعضی از موسیقی های قدیمی، به‌ ویژه موسیقی آسیای جنوبی، میکروتونالیته ‌هایی دارد که تعداد نواک های موجود را بیشتر می کند.)

هیچ قاعده ای وجود ندارد که بگوید یک مقیاس باید چند نت داشته باشد. رایج‌ ترین مقیاس‌ ها در موسیقی غربی هفت نواک دارند، به همین دلیل “هپتاتونیک” (که به معنای هفت تون است) نامیده می ‌شوند. مقیاس ‌های دیگر نت ‌های کم تری دارند ؛ به طور مثال مقیاس‌ های پنج نتی یا “پنتاتونیک” که در موسیقی پاپ بسیار رایج هستند. حتی مقیاسی وجود دارد که از تمام 12 نت استفاده می کند که به آن مقیاس “کروماتیک” می گویند. کلاس خوانندگی در اصفهان
 
مقیاس های ماژور در مقایسه با مینور

با این که موسیقی غربی دارای طیف وسیعی از مقیاس یا گام‌ هاست، اما باز هم برخی از آن ها بیشتر از بقیه استفاده می ‌شوند. عنصر سازنده موسیقی غربی، گام ماژور است که از هفت نت تشکیل شده اند. از پایین ترین نت شروع شده و به سمت بالا می رود:

1-نت ریشه

2- یک پرده کامل بالاتر از ریشه

3- یک پرده کامل بالاتر از نت دوم

4- نیم پرده بالاتر از نت سوم

5- یک پرده کامل بالاتر از نت چهارم

6- یک پرده کامل بالاتر از نت پنجم

7- یک پرده کامل بالاتر از ششم

سپس، با یک نیم پرده دیگر، که به “ریشه” برمی گردید. فقط حالا یک اکتاو بالاتر از قبل است.

آموزشگاه موسیقی در اصفهان

نکته کلیدی در درجه (Degree) سوم گام ماژور است. این همان نتی است که به این گام به جای صدای دلهره آور و غمناک، حالت “شاد و نشاط آور” می دهد. نکته کلیدی دیگر درجه هفتم است که گاهی اوقات به آن نت پیشران یا Leading tone می گویند؛ چرا که شما را مستقیما به ریشه گام هدایت می کند.

مقیاس مینور چیست؟

دومین عنصر بنیادی موسیقی غربی، مقیاس مینور است که اکثر مردم آن را اضظراب آورتر و غمگین ‌تر (حتی گاهی اوقات ترسناک ‌تر) از مقیاس ماژور می‌ دانند. در واقع سه مقیاس مینور وجود دارد؛ مینور طبیعی، مینور هارمونیک و مینور ملودیک. اما این مقیاس مینور طبیعی است که به گوش شنوندگان موسیقی غربی آشناتر به نظر می رسد. این گام شبیه به مقیاس ماژور است، اما با چند نیم پرده که قبلا کامل بوده اند.

1-نت ریشه

2- یک پرده کامل بالاتر از ریشه

B – 3 نیم پرده بالاتر از نت دوم

4- نیم پرده بالاتر از نت سوم

5- یک پرده کامل بالاتر از نت چهارم

6- b نیم پرده بالاتر از نت پنجم

7- b یک پرده کامل بالاتر از ششم

و سپس یک پرده کامل بالا می رود که به ریشه می رسد، اما باز هم یک اکتاو بالاتر از قبل است.

تفاوت مقیاس ماژو و مینور

مقیاس مینور هارمونیک چیست؟

در مقیاس مینور هارمونیک، درجه هفتم گام بالا می رود. با این که گام مینور طبیعی یک “هفتم بمل” یا “هفتم مینور” دارد، مقیاس مینور هارمونیک دارای یک “هفتم طبیعی” است. بله، درست خواندید! آن هفتم طبیعی در گام مینور طبیعی وجود ندارد! بیایید این دو گام را با هم مقایسه کنیم تا تفاوت را ببینیم.

مقیاس مینور طبیعی E از 7 نت تشکیل شده است:

E-F#-G-A-B-C-D .

مقیاس مینور هارمونیک E هم از 7 نت تشکیل شده است :

E-F#-G-A-B-C-D#.

تنها تفاوت بین این دو این است که D به D# تغییر پیدا کرد. این باعث می ‌شود که درجه هفتم یک تن پیشران باشد، درست مثل همان چیزی که در گام ماژور دارید. مقیاس مینور هارمونیک صدای “عربی” طوری تولید می ‌کند، زیرا ریشه این گام در موسیقی سنتی شمال آفریقا و شبه جزیره ایبری است. (البته در موسیقی راک هم استفاده می شود. برای شنیدن ترکیب بلوز و مینور هارمونیک ، تک نوازی اسلش را در آهنگ “Sweet Child O’ Mine” از Guns N’ Roses ببینید.)

مقیاس مینور ملودیک چیست؟

مقیاس مینور ملودیک یک گام عجیب و غریب است. با بالا رفتن این گام، درجه سوم بمل (یا سوم مینور) نواخته می شود، اما بقیه نت هایش مثل نت های یک مقیاس ماژور (درجه 6 طبیعی و 7 طبیعی) هستند. اما با به خاطر نزولی شدن مقیاس مینور ملودیک، درست مثل یک مقیاس مینور طبیعی نواخته می شود. مثال زیر را در نظر بگیرید:

مقیاس مینور ملودیک E در حال افزایش است :

E -F# -G -A -B -C# -D#

مقیاس مینور ملودیک E در حال کاهش است :

E -D -C -B -A -G -F#

از این سه مقیاس فرعی، مقیاس مینور ملودیک کم تر مورد استفاده قرار می گیرد. شما آن را در برخی از آثار موسیقی کلاسیک خواهید یافت، و برخی از نوازندگان جاز آن را در تک‌نوازی‌های شان اجرا می کنند.

مقیاس های پنتاتونیک و مقیاس های بلوز

مقیاس های پنتاتونیک نسخه کاهش یافته مقیاس های ماژور و مینور هستند.

مقیاس ماژور پنتاتونیک مقیاس ماژور بدون درجه 4 و 7 است. در اصل درجات باقیمانده به این صورت خواهند بود:

1-2-3-5-6

مقیاس پنتاتونیک مینور تغییر یافته مقیاس مینور طبیعی است. برای تبدیل مقیاس مینور طبیعی به مقیاس پنتاتونیک مینور، درجه 2 و 6 را حذف کنید. درجات باقیمانده عبارتند از:

1 -b3 -4 -5 -b7

مقیاس های بلوز مقیاس های پنتاتونیک با نت های اضافه هستند و این نت ها از نوازنده ای به نوازنده دیگر متفاوت اجرا می شوند. برای “بلوز کردن” یک مقیاس پنتاتونیک ماژور، این نت ها را اضافه کنید:

1-پنجم بمل (مثلا Ab در کلید D ماژور)

2- سوم بمل (برای همراه شدن با یک سوم طبیعی ، مثلا F در کلید D ماژور)

3- هفتم تخت (مثلا C در کلید D ماژور)

4- هفتم طبیعی (که در کلید D ماژور C# خواهد بود)، اما فقط به عنوان یک ” نت گذر ” بین C و D. اگر می‌خواهید صدای آهنگ تان بلوز طوری به نظر برسد، در استفاده از هفتم طبیعی معطل نکنید.

5- در واقع، اگر زیاد درنگ نکنید، می توانید هر نت را در مقیاس ماژور بلوز به کار بگیرید. اما یکی از نت هایی که عموما باید از آن اجتناب کنید، 6ام بمل است (مثل ًBb در کلید D ماژور). این نت واقعا مثل یک وصله ناجور در تونالیته ماژور خواهد بود.

برای “بلوز” کردن یک مقیاس پنتاتونیک مینور، این نت ها را اضافه کنید:

1-5 ام بمل

2- هفتم طبیعی علاوه بر هفتم بمل که از قبل در مقیاس پنتاتونیک مینور قرار دارد. ( اما فقط از آن برای گذر بین 7 و ریشه استفاده کنید. با این اوصاف در مقیاس بلوز مینور G می توانید از F# استفاده کنید، اما فقط برای اتصال F بهG ).

3- می توانید تقریبا هر نت دیگری را به مقیاس پنتاتونیک مینور اضافه کنید؛ به جز سوم طبیعی. در مقیاس G مینور بلوز معنایش اینست که شما نباید یک B طبیعی را اجرا کنید. این کاملا با ویژگی مینور بودن گامی که اجرا می کنید در تضاد خواهد بود.

4- اما به غیر از سوم طبیعی، تقریبا هر نتی اگر بدانید چه کاری انجام بدهید، می تواند با بقیه گام هماهنگ شود. این کار به تمرین و آزمون و خطا نیاز دارد، اما در نهایت می ‌توانید بفهمید که کدام نت‌ ها برای اضافه شدن به مقیاس پنتاتونیک بهترین گزینه هستند.

در مورد مُد ها چطور؟

مقام ها یا مُد ها (Modes) از نت های یک مقیاس ماژور یا مینور مشتق می شوند. به استثنای چند نوازنده جاز معروف، اکثر نوازندگان از مد هایی استفاده می کنند که از مقیاس ماژور گرفته شده است. این مد ها به شرح زیر هستند:

1-مد ایونین (Ionian). یک الگوی مقیاس ماژور است که از ریشه شروع می شود. بنابراین مقیاس C ماژور و مد C Ionian دقیقا مجموعه یکسانی از نت ها را دارند ، یعنی این نت ها:CDEFGAB . این به این معناست که “مد ایونین” فقط یک روش فانتزی برای بیان ” گام ماژور ” است.

2- مد دوریان (Dorian). یک الگوی مقیاس ماژور است که از درجه 2 شروع می شود. مد دوریان پسر عموی مقیاس مینور به حساب می آید و بین گیتاریست ‌ها از بزرگان جاز مثل Pat Martino گرفته تا خرده هنرمندانی مثل Kirk Hammett بسیار محبوب است.

3- مد فریژین (Phrygian). یک الگوی مقیاس ماژور است که از درجه 3 شروع می شود. مد فریژین هم تونالیته مینور دارد و بیشتر موسیقی عربی اسپانیا و شمال آفریقا را تداعی می کند.

4- مُد لیدیان (Lydian). یک الگوی مقیاس ماژور است که از درجه 4 شروع می شود. مد لیدیان ارتباط نزدیکی با یک مقیاس ماژور دارد و احساس شادی و سرزندگی را در شنونده بر می انگیزد. این مد در موسیقی فیلم های الهام بخشی مثلET: The Extra-Terrestrial جان ویلیامز بسیار محبوب است.

5- مد میکسولیدین (Mixolydian). یک الگوی مقیاس ماژور است که از درجه 5 شروع می شود. با مقیاس ماژور هم مرتبط است، مد میکسولیدین در موسیقی راک، بلوز و فیوژن شنیده می شود. برای شنیدن این مد، به تکنوازی گیتار در ” Reelin’ In The Years ” استیلی دن گوش بدهید.

6- مد ائولین (Aeolian). یک الگوی مقیاس ماژور است که از درجه 6 شروع می شود. این مد در واقع همان الگوی نت مقیاس مینور را دارد، بنابراین مثل مد ایونین ، این مد فقط یک روش فانتزی برای بیان گام ” مینور ” است.

7- مد لوکرین (Locrian). یک الگوی مقیاس ماژور است که از درجه 7 شروع می شود. حالت لوکرین سخت و پیچیده است و به ندرت استفاده می شود. گاهی اوقات تکنوازان جاز از آن برای آکورد های کاسته استفاده می کنند، اما در قطعات پاساژ طولانی خوشایند به گوش نمی رسد.

مقیاس در موسیقی چگونه است؟

کدام ساز موسیقی مناسب برای نواختن است؟

کدام ساز موسیقی مناسب برای نواختن است؟

یکی از ساده ترین راه ها برای انتخاب یک ساز موسیقی، رفتن به یک فروشگاه و امتحان کردن انواع ساز ها و فهمیدن ساز دلخواه است. البته، برای انتخاب یک ساز موسیقی، عوامل زیادی وجود دارند که باید به آن ها توجه کرد؛ مثلا ترجیحات موسیقایی هر فرد، میزان بودجه ی در دسترس، فضایی که هر ساز اشغال می‌کند، خصوصیات شخصیتی هر فرد، قابلیت حمل و نقل آسان ساز و پتانسیل های شغلی هر ساز. کلاس آواز در تهران

معرفی انواع سازها برای کمک در انتخاب یک ساز موسیقی

چه سازی می نوازد؟ سوالی که ممکن است برای خیلی از ما بارهای پیش آمده باشد! اگر قصد انتخاب یک ساز موسیقی دارید یا فقط می خواهید اطلاعاتتان از انواع ساز موسیقی افزایش پیدا کند با ما در مجله قرمز همراه شوید. آموزشگاه موسیقی در اصفهان

ساز های زهی (String instruments):

بسیاری از ساز های زهی، همچون ویولون، ویولا، ویولونسل و کنترباس به تمرینات و صبوری زیادی در آغاز کار احتیاج دارند؛ به دلیل این که پیشرفت در این نوع سازها اغلب روند طولانی تری دارد. این ساز ها همچنین به چابکی و قابلیت هماهنگی زیادی نیاز دارند.

اگر نوازنده سن کمی دارد، باید از بلوغ کافی برای فهمیدن کند بودن روند پیشرفت و یادگیری اولیه در این نوع ساز ها برخوردار باشد. این ساز ها را برای ابتدای کار می‌توان با قیمت نسبتا ارزانی تهیه کرد؛ اما در حین پیشرفت نوازندگی، ممکن است نیاز به خرید ساز هایی با طراحی حرفه ای تر به وجود بیاید که مسلما قیمت بالاتری دارند. کلاس آواز در اصفهان
اکنون به معرفی سازهای معروف در این دسته می‌پردازیم تا برای انتخاب یک ساز موسیقی آماده تر شوید. ویولون، یک ساز با پیشینه ی زیاد است که بیشتر برای نوازندگی در سبک های همه پسند و همچنین سبک کلاسیک کاربرد دارد و مورد علاقه ی افراد است.

ویولا، صدای گرم تری نسبت به ویولون دارد اما یادگیری آن نسبت به ویولون سخت تر است. ویولونسل، صدای پر حجمی دارد و حمل و نقل آن به دلیل بزرگی این ساز، دشوار است و اغلب در برخی سبک های موسیقی همه پسند، سبک کلاسیک و جاز استفاده می‌شود.

کنترباس، بزرگ تر از ویولونسل است، سازی است که با خیلی از ساز های دیگر همخوانی دارد و در بسیاری از سبک های موسیقی از سبک کلاسیک گرفته تا راک، به کار می‌رود. البته برای یادگیری کودکان، نوع کوچکتر آن هم وجود دارد.

این نوع ساز ها را می‌توان به عنوان سازهای اجتماعی توصیف کرد؛ بدین معنا که برای کسانی که مشتاق شرکت در فعالیت های دسته جمعی و گروهی هستند، مناسب تر است.

گزینه های دیگری در بین ساز های زهی نیز وجود دارند که برای انتخاب یک ساز موسیقی از این دسته سازها می‌توان به آن ها نیز اندیشید. این نوع سازهای زهی، بعد کلاسیکی آن ها کمتر است؛ سازهای زهی مانند گیتار، بانجو و یوکلله (ukulele)، که مورد آخری، اخیرا بسیار محبوبیت پیدا کرده است.

ساز مناسب برای موسیقی

همچنین انواع مختلفی از گیتار، که مناسب اهداف و سبک های گوناگون هستند، وجود دارد. به عنوان مثال، گیتار کلاسیک برای اجرای تکی موسیقی (تک نواز) مناسب تر از سایر گیتارها می‌باشد و البته یادگیری آن نیز دشوارتر است.

اگر شما قصد نواختن در یک گروه را داشته باشید، گیتار آکوستیک های بسیاری وجود دارد که برای انواع مختلفی از سبک های موسیقی مناسبند. همچنین گستره ای از گیتارهای الکتریک وجود دارد که جنبه ی سرگرمی بیشتری داشته و ساده تر نیز می‌باشند.

برای انتخاب یک ساز موسیقی از بین انواع این گیتارها، این نکته نیز جالب است بدانید که بسته به گیتاری که انتخاب می‌کنید، گیتارها می‌توانند هم برای افراد درون گرا و مستقل، و هم برای افراد با شخصیت های باز و برون گرا و اجتماعی تر مناسب باشند.

ساز های بادی (Woodwind instruments):

ساز های بادی، به دو دسته ی کوچک و بزرگ تقسیم بندی شده اند. ساز های بادی کوچک مثل فلوت و کلارینت، که جمع و جور هستند و به راحتی حمل می‌شوند. و نوع بزرگ آن ها مانند باسون و ابوا، که در حمل و نقلشان باید توجه و مراقبت زیادی لحاظ نمود؛ چرا که این آلات موسیقی بسیار ظریف و شکننده هستند.

برای انتخاب یک ساز موسیقی از رسته ی ساز های بادی، بهتر است بدانیم که برای مثال در طی یادگیری فلوت و کلارینت، سرعت پیشرفت اولیه خوب است و پتانسیل برای تغییر ساز به ساکسیفون – سازی که فضا در آن برای بداهه نوازی زیاد است- وجود دارد.

این ساز ها نیاز به بودجه ی زیادی برای خرید ندارند و نوع حرفه ای و شکیل آن ها نیز زیاد گران نیست. اما در مورد باسون و ابوا، این ساز ها نیز مستلزم نگهداری و مراقبت زیادی هستند و البته قیمت آن ها نیز تقریبا زیاد است.

علاوه بر استفاده ی این نوع سازها در سبک موسیقی کلاسیک، در سبک های مختلف دیگری از جمله سبک موسیقی جاز، فولک (محلی) و پاپ نیز به کار می‌روند.

ساز های برنجی (Brass instruments):

ساز های برنجی، هم به آسانی در دسترس هستند و هم قیمت معقولی دارند. این ساز ها صدای قوی و پر حجمی ایجاد می‌کنند و یادگیری مقدماتی آن ها نیز زیاد سخت نیست. ساز های برنجی نسبتا بزرگ هستند اما اندازه های کوچک آن ها هم برای کودکان وجود دارد.

شیپور فرانسوی (French Horn) یکی از سخت ترین ساز های برنجی برای یادگیری به حساب می‌آید؛ چرا که شمار زیادی نت موسیقی، تنها از طریق تغییر دادن شکل لب ها به وجود می‌آید.

برای انتخاب یک ساز موسیقی از این نوع، این نکته را هم لازم است اشاره کنیم که این ساز برای افراد سخت کوش و مصرّی که دوست دارند خود را به چالش بکشند، مناسب است؛ ولی ارزشش را دارد به این خاطر که همواره نیاز به نوازنده ی شیپور در گروه ها و ارکستر های موسیقی وجود دارد.

ترومپت (Trumpet) نیز سازی است که حمل و نقل راحتی دارد و برای افراد مستقل و دارای روحیه ی اجتماعی مناسب است. ترومپت های زیادی در اجرا های موسیقایی وجود دارد؛ اما نکته ای که در مورد انتخاب یک ساز موسیقی باید در مورد ترومپت بدانیم، این است که تغییر دادن ساز از ترومپت به سمت دیگر ساز های برنجی، مهارت نسبتا بالایی می‌خواهد. این موضوع نیز به دلیل شکل دهان یا دهانه ی این ساز است.

ترومبون (Trombone) ساز برنجی دیگری است که از قیمت مناسبی برخوردار است اما حمل و نقل آن دشوار است؛ اگرچه باید اشاره کرد که کودکان به آسانی و در همان ابتدای کار مجذوب این ساز می‌شوند و صدای خوبی هم می توانند از این ساز بیرون آورند. ترومبون برای افراد هنردوست و نسبتا اجتماعی که تمایل به ابراز وجود و نشان دادن خود دارند، مناسب است.

توبا (Tuba) نیز یک ساز برنجی خیلی بزرگ و گران است. به دلیل کم بودن تعداد نوازندگان توبا، یادگیری این ساز می‌تواند فرصتی برای زودتر وارد شدن به ارکستر باشد. این ساز برای افرادی که از عضویت داشتن در یک گروه لذت می‌برند، عالی است.

در هنگام انتخاب یک ساز موسیقی از بین بادی ها و یا برنجی ها، باید به وضعیت سلامت خودتان نیز توجه داشته باشید. ریه های قوی، یک ضرورت در انتخاب این نوع ساز ها می‌باشد؛ بنابراین کسانی که مشکلات تنفسی دارند، بهتر است سازشان را از سایر گروه های سازی انتخاب کنند.

ساز های کلیدی یا شستی دار (Keyboard instruments):

اصلی ترین ساز کلیدی، پیانو است که همه جا نشانی از حضور خود دارد. پیانو، یک پایه ی تئوریکی عالی برای یادگیری هر نوع ساز دیگری ایجاد می‌کند؛ بنابراین یک ساز ایده آل برای شروع است. این ساز بدنه ی بزرگی داشته و به آسانی قابل حمل نیست؛ اما می‌شود گفت دکور زیبایی به هر مکانی می‌دهد. حتی اگر شما مدتی باشد که نواختن پیانو را متوقف کرده باشید.

در انتخاب یک ساز موسیقی شستی دار، و به خصوص پیانو، باید اشاره کرد که قطعات موسیقی مختص پیانو بسیار متنوع است و شما می‌توانید به آسانی یکی را تهیه کنید و حدی برای آن متصور نیست. واضح است که هرچه قیمت این ساز بالاتر رود، کیفیت آن نیز بیشتر می‌شود؛ اما نکته ی جالبی در مورد پیانو وجود دارد، این که اگر شما در یک مدرسه ی موسیقی و یا آکادمی شرکت کنید، معمولا انواع مختلفی از پیانو و با کیفیت های متفاوت برای استفاده ی شما وجود دارد.

پیانو برای افراد مستقل و کسانی که شخصیت آرامی دارند، مناسب است. به این دلیل که پیانو معمولا یک ساز سولو (Solo) محسوب می‌شود. (یعنی نواختن آن به تنهایی و بدون همراهی ساز های دیگر نیز صدای خوبی دارد.) البته این بدان معنا نیست که پیانو نمی‌تواند با یک یا چند ساز دیگر نواخته شود و یا این که در ارکستر ها کاربرد ندارد.

پیانو سازی است که بسیار منعطف و تطبیق پذیر با انواع سبک هایی است که از کلاسیک شروع می‌شوند و رفته رفته به سمت سبک موسیقی پاپ می‌روند. نوازندگان پیانو می‌توانند در جریان پیشرفت خود به سمت ساز های دیگری نیز، همچون ارگ (Organ)، هارپسیکورد (Harpsichord) یا آکاردئون(Accordion) بروند.

ساز های ضربه ای (Percussion instruments):

ساز های ضربه ای حجیم هستند و سر و صدای زیادی هم دارند. بنابراین در هنگام نواختن این ساز ها، باید اتاقتان را از نظر صوتی عایق کنید تا این سرو صداها به بیرون نرود. نواختن این ساز ها بسیار سرگرم کننده است و یادگیری آن ها هم نسبتا ساده می‌باشد. همچنین مسیر شغلی خوبی در ارکستر برای این ساز وجود دارد.

نوازندگان طبل (Drum)  قابلیت جذب زیادی برای نوازندگی در ارکستر ها را دارند. نواختن طبل برای افراد پر انرژی بسیار مناسب است. این موضوع با مشاهده ی کسانی که در سبک جاز و یا راک طبل می‌نوازند، کاملا واضح است.

در انتخاب یک ساز موسیقی از دسته ی ضربه ای ها، می توان همچنین به این نکته اشاره کرد که ساز های ضربه ای و به خصوص طبل، برای آن دسته از کودکانی که نیاز به آموزش های خاص دارند، مثلا کودکانی که از اتیسم رنج می‌برند، بسیار رضایت بخش است و احساس امنیت روانی را به هنگام نواختن در آن ها ایجاد می‌کند.

ساز های موسیقی که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفتند، بیشتر کلاسیک گونه هستند و همچنین تنها ساز های این عرصه نیستند. ساز های گوناگون بیشتری نیز وجود دارند که به دلیل این که به راحتی در یک گروه جای داده نمی‌شدند، در اینجا ذکر نشده اند. مهم نیست که شما تصمیم می‌گیرید که چه سازی را برای نواختن انتخاب کنید؛ بلکه مهم ترین جنبه این است که عاشق نوازندگی و شنیدن صدای آن ساز باشید.

 Finger Power چيست؟

 Finger Power چيست؟

يکي از مهمترين تمرينات براي افزايش قدرت و انعطاف انگشتان دست نوازندگان گيتار چه در سطح مبتدي و چه سطح حرفه اي را فینگر پاور می گويند.فينگرپاورها شامل مانورها و حرکات ساده انگشتان بر روي دسته گيتار (Fret Board) تا حرکات سريع و پيشرفته تر مي باشند که هر نوازنده گيتار بايد بطور روزانه آنها را تمرين نمايد تا از اين طريق توانائي و مهارت خود را براي اجراي قطعات مختلف افزايش دهد.در اين قسمت چند نمونه از فينگر پاورهاي متداول را به شما نشان خواهيم داد تا در ابتداي مسير يادگيري تان، قدرت و توانائي انگشتان خود را براي رسيدن به سطوح و درسهاي عالي تر افزايش دهيد. کلاس خوانندگی در تهران

در اجراي اين تمرين ها به نکات زير توجه نمائيد:

    از ابتدا به نحوه قرارگرفتن انگشتان دست دقت کنيد تا با روش صحيح انگشت گذاري پيش برويد. درصورتيکه به روش غلط انگشت گذاري عادت نمائيد، اصلاح اين شيوه در آينده براي شما بسيار سخت خواهد بود.
    انگشت شصت دست چپ در پشت دسته گيتار بصورت صاف و عمودي قرار مي گيرد.
    ساير انگشتهاي دست چپ بصورت کاملا صاف و بدون انحراف مچ دست روي سيم ها حرکت مي کند. نقطه تماس انگشتان با سيم ها، تنها نوک انگشتان مي باشد.
    اين تمرينات بايد هر روز و ترجيحا قبل از شروع تمرينات نت نوازي به منظور گرم نمودن انگشتان(Warm Up) انجام شوند. هر چه بيشتر بر روي فينگر پاورها تمرکز کنيد، پيشرفت شما در نوازندگي سرعت بيشتري خواهد يافت. کلاس آواز در اصفهان
    ناخن هاي دست چپ را هميشه کوتاه و مرتب نگهداري نمائيد تا در تماس انگشتان با سيمها اختلال ايجاد ننمايد.
    تمرينات زير به شکل تبلچر(TABLATURE) مي باشند.بطور ساده در تبلچرها, شش خط نماد شش سيم گيتار هستند. فرت ها با خطوط کوتاه قرمز مشخص شده اند. شماره هاي نوشته شده در هر فرت نمايانگر انگشتي که فرت را مي گيرد مي باشند. به ترتيب از انگشت اشاره دست چپ شماره 1 تا انگشت کوچک که شماره 4 مي باشد.

تمرین اول:

برای اجرای شکل مقابل انگشت یک، فرت یک سیم اول (می) را می گیرد. بدون حرکت انگشت اول، انگشت دوم روی فرت دوم قرار میگیرد.به همین ترتیب انگشتهای سه و چهار فرتهای سوم و چهارم را می گیرند. توجه داشته باشید که با گرفتن هر فرت، انگشتان قبلی در فرتهایی که قرار گرفته بودند همچنان ثابت هستند.بعد از گرفتن هر نت،با پیک که در دست راست دارید یک ضربه از بالا به پایین بزنید. عجله نکنید. سیمها را محکم بگیرید طوری که سیمها صدای صاف و شفافی داشته باشند و گز نزنند. در ابتدای کار انگشتان شما درد خواهتد گرفت و حرکت انگشتانتان سخت می باشد ولی به مرور زمان توانایی شما افزایش یافته و کار راحت تر پیش می رود. بعد از اجرای نتها در سیم اول همین ترتیب را در سیمهای بعدی اجرا نمایید. در اجرای این تمرین باید تلاش نمایید تا انگشتانتان هر چه بیشتر از هم فاصله بگیرند تا انعطاف آنها بیشتر گردد. باز هم تاکیید می کنم که انگشتان بعد از قرار گرفتن بر روی هر فرت ثابت هستند و زمانیکه انگشت چهارم روی فرت چهارم قرار می گیرد سایر انگشتان در فرتهای قبلی ثابت می باشند. برای حفظ ریتم می توانید از ضرب پا استفاده کنید. آموزشگاه موسیقی در اصفهان
 

----------|------4----|------3----|-----2-----|-----1-----|E

----------|------4----|------3----|-----2-----|-----1-----|B

----------|------4----|------3----|-----2-----|-----1-----|G

----------|------4----|------3----|-----2-----|-----1-----|D

----------|------4----|-----3-----|-----2-----|-----1-----|A

----------|------4----|-----3-----|-----2-----|-----1-----|E

تمرین دوم:

در این تمرین بعد از اجرای فینگرینگ روی سیم اول، روی سیم دوم یک فرت به عقب حرکت کنید. یعنی حرکت انگشتان از فرت دوم سیم دوم آغاز میشود و پس از اتمام  فینگرینگ روی سیم دوم دوباره یک فرت عقب رفته و حرکت را از فرت سوم سیم سوم شروع کنید. توجه داشته باشید که در این شکل برای اختصار ، همه انگشت گذاریهای روی  سیمهای دوم و اول نشان داده نشده است ولی شما باید حرکت را تا انگشت چهارم ادامه دهید. در این تمرین هم مانند تمرین قبل تا زمان نشستن انگشت چهارم روی فرت ، انگشتان قبلی در جای خود ثابت باقی می مانند. این تمرینات را به آهستگی انجام دهید و از شتاب بی مورد بپرهیزید تا به مرور به سرعت انگشتان شما افزوده شود.

 

----2-----|-----1----|----------|----------|----------|----------|----------|E

----3-----|-----2----|-----1----|----------|----------|----------|----------|B

----4-----|-----3----|-----2----|----1----|----------|----------|----------|G

----------|-----4----|-----3----|----2----|-----1----|----------|----------|D

----------|----------|-----4----|----3----|-----2----|-----1----|----------|A

----------|----------|----------|----4----|----3-----|-----2----|----1-----|E

تمرین سوم:

برای انجام تمرین سوم کافی است به تمرین شماره یک، حرکت برگشت را نیز اضافه نمایید.به این ترتیب که پس از اجرای فینگر پاور روی شش سیم، هنگامی که به انگشت چهارم روی سیم یک (می) رسیدید دوباره به سمت بالای دسته باز گردید و پس از اتمام حرکت روی سیم یک، به فرت چهارم سیم دوم (سی) با انگشت چهارم رفته و به ترتیب انگشتان 3،2و 1 اجرا و به همین ترتیب حرکت به سیمهای بالاتر منتقل میشود.

توجه داشته باشید که این تمرینات به نظر بسیار ساده و پیش پا افتاده هستند در حالیکه تمرین آنها نقش بسزایی در پیشرفت یک نوازنده گیتار دارد. در آینده شما را با فینگر پاورهای پیشرفته تری آشنا خواهیم کرد.

ریتم شافل چیست؟

ریتم شافل چیست؟

معنای واقعی کلمه شافل معلوم نیست. اما این عبارت برای ریتمی بکار می رود که در آن هر ضرب به دو قسمت تقسیم شده باشد که از این دو، قسمت اول بلندتر و سنگین تر و قسمت دوم کوتاهتر و سبک می باشد.می توانید برای اجرای بهتر ریتم شافل از تکنیکهای خفه کردن صدا بهره بگیرید. این ریتم بن مایه بسیاری از قطعات بلوز است. کلاس خوانندگی در غرب تهران

اولین هنرمندی که از ریتم شافل استفاده نمود جانی تمپل در سال 1935 بود. همچنین می توان از رابرت جانسون یاد کرد که بسیاری از آثارش ریتم شافل داشتند مانند ترانه های : Sweet home chicago و You've got a good friend. براستی هر کس که به گیتار بلوز علاقه مند است باید رابرت جانسون را بشناسد...

یک شافل شاخص بصورت یک قطعه آکورد روی دو سیم باس نواخته میشود. در آکورد می(E) بین دومین و چهارمین فرت روی سیم پنجم حرکت می کنیم و در آکورد لا(A) بین دومین و چهارمین فرت روی سیم چهارم جابجا میشویم. آموزشگاه موسیقی در اصفهان

بهترین راه برای انگشت گذاری این شافل این است که یک باره کوچک روی  دو سیم در فرت دوم بوسیله انگشت اول بگیرید و فرت چهارم را بوسیله انگشت سوم. کاری که در این نوع انگشت گذاری می کنیم این است که از E به E6 و از A به A6 جابجا می شویم.

حالا اگر با چهارمین انگشت فرت پنجم را بگیریم، آکورد هفتم بدست می آوریم. این مطلب به شکل خلاصه در شکل زیر نمایش داده شده است:

برای گرفتن شافل لا(A) دو را وجود دارد:

می توان آنرا همانند شافل می (E) اما روی سیمهای چهارو و پنجم گرفت. در این حالت دقت داشته باشید که به سیم ششم ضربه نزنید. ممکن است کمی زمان ببرد تا کنترل کافی برای اجرای درست یک شافل خوب بدون ضربه زدن به سیم ششم را بدست آورید. کلاس آواز در اصفهان

حالت دوم اجرای شافل لا(A) ، اجرا در پوزیسیون پنجم می باشد. اولین انگشت روی سیم ششم در پنجمین فرت و دومین انگشت روی سیم پنجم در فرت هفتم قرار می گیرد. سپس می توانید از سومین انگشت روی سیم پنجم در فرت نهم و چهارمین انگشت روی فرت دهم استفاده کنید.

از آنجایی که این کشش شدید انگشتان می باشد، برای اجرای صحیح آن نیاز به زمان و تمرین بیشتری دارید. از آنجایی که در این شکل انگشت گذاری هیچ سیم آزادی وجود ندارد، آنرا به یک پوزیسیون متحرک تبدیل می کند که بسیار کار ساز است. این شیوه انگشت گذاری را می توان روی تمام دسته بالا و پایین برده و آکوردهای مختلف را اجرا نمود.

 
 از انگشت چهارم استفاده کنید:

بسیاری از نوازندگان گیتار، انگشت چهارم ضعیفی دارند و از آن استفاده نمی کنند و بسیاری از آنها که نوازندگان مشهوری نیز هستند پیشنهاد می کنند که از آن استفاده نکنید. اما اگر شما یک انگشت از دست چپتان را بکار نگیرید، توانایی و محدوده نوازندگی خود را کاهش می دهید. این یکی از مشکلات تمرین است. انگشت چهارم هیچگاه از انگشتان دیگر قوی تر نخواهد بود اما با تمرین بیشتر این انگشت می تواند کارهای زیادی انجام دهد.
 

 آیا انگشتانتان خیلی برای کشش کوتاه هستند؟ از کاپو استفاده کنید.

اجرای شافل نیازمند کشش و نرمی انگشتان است که برای برخی از نوازندگان مشکل ساز بوده و ممکن است این احساس را به برخی بدهد که انگشتان کوتاهی دارند. این یکی دیگر از مشکلات تمرین است. شما نهایتا قادر خواهید بود که انگشتانتان را بیشتر کشش دهید.

اما یک راه خوب برای تمرین این کشش این است که از یک کاپو در فرتهای دوم، سوم یا هر فرت دیگری که لازم باشد استفاده کنید. هر چه از بالا دسته دور شوید فاصله بین فرتها کوچکتر میشود. بنابراین کشش از فرت دوم به پنجم بسیار سخت تر از کشش فرت هفتم به دهم می باشد. کاپو را در طول دسته جابجا کنید تا زمانیکه بتوانید انگشتانتان را بدون کمک کاپو به اندازه دلخواه کشش دهید.

 تکنیک های خفه کردن صدا

 تکنیک های خفه کردن صدا


در نواختن گیتار، همیشه نیازمند لرزش سیمها و ایجاد صدا نیستیم. می توانیم صدای قویتری ایجاد کنیم اگر نتها را به مدت کوتاهی قطع کرده و استاکاتوی بیشتری بنوازیم. صدای سیمها را می توان هم با دست چپ و هم با دست راست و همچنین با کمک هر دو دست خفه کرد. ریتم یک کلید مهم در نواختن صحیح بلوز است و شما باید تکنیکهای خفه کردن صدا را کاملا یاد بگیرید تا بتوانید ریتم را بدرستی بنوازید. این کار ساده ای است اما به تمرین زیادی نیاز است تا بتوانید کنترل کار را بدست آورید. کلاس آواز در غرب تهران

خفه کردن صدا با دست راست(Right hand damping):

به دو طریقه مختلف می توان با استفاده از دست راست صدای سیمها را خفه کرد. نوازندگان بلوز ، جاز و راک معمولا سیمها را بوسیله کف دست و یا کناره دست خفه می کنند. به زبان ساده تر شما سیمها را با دستتان لمس کرده و بوسیله این کار از ادامه لرزش سیمها جلوگیری می نمایید. این کار همانطور که قبلا گفته شد ساده به نظر می آید اما این به معنای آسان بودن این تکنیک نیست و ممکن است زمان زیادی برای بدست آوردن کنترل روی این کار وقت بگذارید اما به هر حال این یک تکنیک لازم برای نواختن ریتم می باشد.
کلاس خوانندگی در اصفهان
پس از طی زمان بیشتری از تمرین ، شما قادر خواهید بود که باسها را خفه کنید در حالیکه اجازه می دهید که سیمهای تریبل همچنان بلرزند. این کار می تواند برای شما یک ریتم متحرک و یک هارمونی شفاف را بطور همزمان ایجاد نماید. این یکی از عناصر اصلی در سبک هنرمندانی چون مرل تراویس و یا چت اتکینس می باشد.

یک نوازنده کلاسیک با گذاشتن نوک انگشتان بر روی سیم ها، آنها را خفه می کند. با این تکنیک شما می توانید سیمهای خاصی را خفه نمایید که امکان ترکیب شدن با لگاتو و استاکاتو را نیز به شما می دهد. اما با این تکنیک امکان ایجاد یک ریتم متحرک واقعی سخت تر می شود.

چگونه صدا را خفه کنیم؟

خفه کردن صدا با دست چپ(Left hand damping):

خفه کردن صدا با دست چپ نیز تنها با تماس انگشتان با سیمها انجام میشود. اگر بخواهید که سیمهای خاصی را خفه کنید، برای مثال اگر سیمی به شما نتی می دهد که آن نت ارتباطی با آکوردی که می نوازید نداشته باشد، آن سیم را بوسیله یکی از انگشتانتان لمس می کنید. غالبا این کار بوسیله تکیه دادن انگشتی که فرت مجاور سیم را گرفته است انجام میشود. اگر آکوردهای باره را می نوازید، می توانید باره را رها کنید و با این کار کل آکورد را خفه نمایید. همچنین می توانید سیمها را مضراب(پیک) بزنید بدون اینکه اجازه صدا کردن به آنها بدهید. این کار به شما ریتمی قوی می دهد. با استفاده از تکنیکهای خفه کردن دست چپ می توانید ریتمی صاف  و هموار از نتهای چنگ و دولا چنگ داشته باشید و یک ریتم سنکوپی قوی را خلق نمایید. این تکنیک یکی از کلیدهای مهم در سبک هنرمندانی مانند بو دیدلی می باشد.

Top