آموزشگاه موسیقی در اصفهان     کلاس آموزش گیتار در اصفهان   گروه موسیقی در اصفهان

موفق ترین آلبوم های مشترک موسیقی ایرانی

موفق ترین آلبوم های مشترک موسیقی ایرانی

آلبوم «افسانه چشم‌هایت» حاصل اولین همکاری مشترک همایون شجریان و علیرضا قربانی طی روزهای گذشته منتشر شد. دو ستاره جوان موسیقی سنتی و تلفیقی ایران که بعد از مدت‌ها یک رسم قدیمی را در موسیقی سنتی زنده کردند. در این گزارش به بهانه آلبوم «افسانه چشم‌هایت» نمونه‌های موفق در حوزه آلبوم‌های مشترک، میان خواننده‌های ایرانی را مرور می‌کنیم.

تاریخ موسیقی سنتی ایران آنقدر غنی است که می‌توان سال‌ها با گوش جان شنید و نیازی به سنتی‌کارهای جدید موسیقی ایران نداشت. شاهکارهایی که با همکاری بزرگان موسیقی سرزمینی ساخته شده که نام هر یک از آنها در تاریخ موسیقی وزنه سنگینی است و می‌توان با قطعیت این گزاره را مطرح کرد که تا کنون هیچ کسی نتوانسته جا پای بزرگان موسیقی بگذارد. آلبوم‌های مشترکی که حتی اگر با کیفیت پایین و به صورت غیررسمی عرضه شدند اما برای شنوندگان جاودانه شدند و حتی کیفیت پایین ضبط مانع ارتباط‌گیری با آنها نشد.

«چاووش»هایی که صدای لشکر خوانندگان ماندگار شد

از بزرگترین و مهم‌ترین شاهکارهای هنری موسیقی سنتی می‌توان به مجموعه «چاووش»ها اشاره کرد. مجموعه‌ای که شامل ۱۲ آلبوم موسیقی است. پرویز مشکاتیان، محمدرضا لطفی و حسین علیزاده کانون «چاووش» را پس از استعفای دسته‌جمعی موسیقی‌دانان سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران از جمله گروه «شیدا»، به دلیل واقعه‌ ۱۷ شهریور، شکل دادند و می‌توان آن را اولین موسیقی زیرزمینی در کشور نام برد.

به بهانه انتشار آلبوم «افسانه چشم‌هایت»؛ گشتی در موفق‌ترین آلبوم‌های مشترکاز راست: فرخ مظهری، مجید درخشانی، حسین علیزاده، نصرالله ناصح پور، جمال سماواتی و جمشید عندلیبی

آن‌ها در زمانی که پخش موسیقی از رادیو ممنوع شده بود، این کانون را راه‌اندازی کردند. آلبوم‌هایی که توسط گروه «چاووش» ساخته شد در آن زمان بسیاری را به سمت یادگیری موسیقی و سازهای سنتی کشاند. مجموعه‌های کانون چاوش نه تنها یک اثر هنری بلکه از نظر اجتماعی نقش بسیار مهمی در همراهی مهم‌ترین رویداد سیاسی اجتماعی پنجاه سال اخیر ایران داشته‌اند.

چاووش ۷ یکی از ماندگارترین‌ها از این مجموعه است که محمدرضا لطفی، پرویز مشکاتیان، هوشنگ کامکار، حسین علیزاده آهنگسازان آن و محمدرضا شجریان، شهرام ناظری خوانندگان آن هستند؛ اما چاووش ۳ نیز در ماندگاری چیزی از چاووش ۷ کم ندارد. محمدرضا لطفی و حسین علیزاده آهنگسازی را برای خواندن بیژن کامکار و شهرام ناظری انجام دادند. در این آلبوم از اشعار شاعرانی همچون هوشنگ ابتهاج، سیاوش کسرایی، محمد فرخی یزدی استفاده شد.

شهرام و حافظ ناظری، حافظان مولانا

شهرام ناظری خواننده نام آشنای کشور با فرزندش حافظ نزدیک به سه سال آلبومی به نام شور رومی تهیه کردند. این آلبوم مشترک شامل سه ساعت موسیقی و گفتار درباره مولانا و زندگی اوست که در تور شمال آمریکا و اروپا روی صحنه رفت. در این آلبوم لحن‌ها و آوازهای گمشده‌ زنده شده و در بخش‌هایی از این کار گویش‌های حماسی و لحن‌های آوازی که از دوران صفوی به بعد از بین رفته، به کار برده شده‌ است.

شهرام ناظری را می‌توان پیش‌روترین خوانندگان در اجرای شعرهای مولانا دانست. این آلبوم که «مولویه» نیز نام دارد نامزد دریافت جایزه گرمی در سال ۱۳۸۶ شد و به عنوان یکی از بهترین لوح‌های فشرده سال جهان معرفی شد. حافظ ناظری در آلبوم و کنسرت‌های دیگر پدر خود را همراهی کرده که یکی از بی‌نظیرترین آنها «آواز اساطیر» یا «شاهنامه کردی» است.
آموزش آواز سنتی در تهران
مولانا بهانه‌ای برای همکاری همایون و محمد معتمدی

همکاری محمد معتمدی و همایون شجریان در یک آلبوم اپرایی از جمله همکاری‌های نو و بدیع بود. اپرای عروسکی «شمس و مولوی» به آهنگسازی بهزاد عبدی و خوانندگی همایون شجریان و محمد معتمدی چند سال پس از اجرا به آلبوم صوتی تبدیل شد.

اپرای عروسکی مولوی بر اساس اشعار مثنوی معنوی و کلیات شمس نوشته شده و موسیقی آن بر اساس موسیقی کلاسیک ایرانی، دستگاه‌ها و ردیف‌های آوازی با آهنگسازی بهزاد عبدی ساخته شده است. موسیقی این اثر در دستگاه های نوا، همایون، ماهور، شور، چهارگاه و آوازهای بیات اصفهان، شوشتری و دشتی است.

همایون شاگرد خلف شجریان

همایون را فرزند خلف پدر می‌دانند و حتی شاید بهتر باشد او را شاگرد خلف استاد آواز ایران دانست. آلبوم «یاد ایام» اولین همکاری همایون شجریان با پدر و استاد خود است که حاصل کنسرتی در آمریکا بود. چند سال پس از آن در سال ۱۳۷۶ در آلبوم‌های «معمای هستی» و «شب وصل» نیز با یکدیگر همکاری داشتند. در دوره‌ای محمدرصا شجریان، حسین علیزاده و کیهان کلهر همکاری به یاد ماندنی خود را آغاز کردند که نتیجه یکی از این همکاری‌ها آلبوم «زمستان» است و همایون شجریان نیز در این دوره با این گروه همکاری می‌کرد.

این گروه چهار نفره در سال ۱۳۸۲ در جهت کمک به زلزله‌زدگان بم در تهران کنسرتی با نام «هم‌نوا با بم» برگزار کردند و همچنین آلبوم‌های «ساز خاموش» و «سرود مهر» از جمله همکاری‌های درخشان این چهار نفر با یکدیگر بوده‌ است.

آلبومی که شنیده نشده، دچار حاشیه شد

همایون شجریان برخلاف پدرش که در طول تاریخ اثبات کرده به مسائل سیاسی و اجتماعی بی‌تفاوت نیست ترجیح داده در طول فعالیت‌های سالیان خود در حاشیه‌ای امن پیش برود اما در سکوت کار کردن لزوما به این معنا نیست که از زیر ذره‌بین مخاطبان نیز رد خواهی شود. تهیه آلبوم «افسانه چشم‌هایت» همایون شجریان و علیرضا قربانی ۵ سال طول کشیده است و بی‌شک اگر حواشی در مورد ویدئو این کار نبود اکنون همگان منتظر ۱۹ آبان و رونمایی از این آلبوم بودند.

منتشر شدن عکس شجریان و قربانی در مجتمع ایران مال شروع این ماجرا بود. مجموعه‌ای که از شروع ساخت آن تا هم اکنون که راه‌اندازی شده است شبهات فراوانی در زمینه مالی دارد اما تنها این عکس نبود که منتظران این آلبوم را کاهش داد بلکه با پاسخ تند همایون شجریان به منتقدانش نیز همراه بود. همایون منتقدان خود را «قمه‌کشانی که قلم می‌کشند» توصیف کرد. او در پاسخ به منتقدان، نوشت «اگر ایران‌مال اصولا اینقدر مسئله‌ساز است چرا تعطیلش نمی‌کنند؟»

کلاس آموزش آواز سنتی در تهران

نوای خوش باستانی

نوای خوش باستانی

خواننده و پژوهش‌گر موسیقی ایرانی
در تاریخ پر فراز و نشیب و گسترده‌ی ایران، هنر همیشه جایگاه ویژه‌ای داشته است. ایرانیان همواره دانش و هنر را در کنار هم پرورش داده‌اند و هنر پر رمز و راز ایرانی مسیری به بلندای تاریخ ایران پیموده است.

در این میان، موسیقی ایران نیز از این راه پرپیچ‌وخم گذر کرده و - با وجود سختی‌های بسیار که بر ملت ایران رفته است - توانسته‌ با هوش و دانش فرزندانش سینه به سینه زندگی خود را دنبال کند. خنیاگران ایرانی پدیدآورنده‌ی آهنگ‌های رزمی، ستایش‌گری (مداحی) و عاشقانه، و نیز آهنگ‌هایی در پیوند با رخ‌دادها هستند و نقش بسیاری در انتقال داستان‌ها و سنت‌های ایرانی در طول تاریخ داشته‌اند. نوای ایرانی ریشه در تاریخش دارد و نمی‌توان آن را از گذشته‌اش جدا کرد. هر نغمه‌ای بازگوکننده‌ی اندیشه و منش این مردم و روی‌دادهایی است که در درازای سده‌ها بر آنان گذشته است.1

در این جستار کوشش شده تا با نگاهی چندسویه، پیشینه‌ی این هنر ارزش‌مند را در روزگار باستانِ این سرزمین بشکافیم. آشکار است هر بخش از این نوشتار خود به تنهایی نیازمند بررسی‌هایی جداگانه و گسترده‌ است. برای آگاهی بیش‌تر هم‌چنین می‌توان بُن‌نوشت‌ها را از نظر گذراند.

آموزش آواز سنتی در تهران
نوای خوش در شاهنامه
موسیقی در شاهنامه با نام «نوای خوش» آمده است که ترجمه‌ی «هونیاک» از زبان پهلوی است («هو» به معنای خوب، و «نیاک» همان نواک یا نوا است)2. فردوسی برای گردآوری شاهنامه به منابع کهن دست‌رسی داشت. در برابری برخی از این متن‌ها - مانند کارنامه‌ی اردشیر بابکان، یادگار زریران، یادگار بزرگ‌مهر و ماتیکان شترنج - با آن‌چه در شاهنامه آمده به این نکته می‌توان پی‌برد که فردوسی از این بن‌نوشت‌ها در سرایش شاهنامه استفاده کرده است.3

بی‌گمان، فردوسی در زمینه‌ی «نوای خوش» (موسیقی) نیز از بن‌نوشت‌هایی سود جسته که بعدها از بین رفته و یا گم شده‌اند. به هر رو، نوای خوش در شاهنامه به میانه‌ی دوره‌ی جشمید بازمی‌گردد که این هنگام میان ده‌هزار سال تا هفت‌هزار سال پیش است. آن‌گونه که فردوسی می‌گوید در دوره‌ی جشمید، به هنگام جشن نوروز، رود و رامش‌گران را آوردند:

سر سال نو، هرمز فرودین
برآسوده از رنج تن، دل ز کین
به جمشید بر گوهر افشاندند
مران روز را روز نو خواندند
بزرگان به شادی بیاراستند
می و رود و رامش‌گران خواستند

به روایت شاهنامه، ایرانیان، هم‌زمان با تشکیل نیروی رزمی منظم، ابزار ویژه‌ی موسیقی نظامی چون کوس، طبل، کَرنا (نای کار که واژه‌ی کار در زبان پهلوی به معنای جنگ بوده)، شیپور، تَبیره، دَرای، زنگ، نای رویین، گاودُم، خُم رویین، جام، مهره (یا خرمهره)، سنج و بوق را به کار می‌بردند که بارها در شاهنامه از آن‌ها یاد شده است. در این جا دو نمونه در این باره را از شاهنامه یادآور می‌شویم:

تبیره‌زنان پیش بردند پیل
برآمد یکی گرد چون کوه نیل

و یا در جایی دیگر:

ز بس های‌وهوی و جرنگ درای
به کردار تهمورسی3 کرنای

در متن داستان بیژن و منیژه هنگامی که بیژن به بزم‌گه منیژه می‌آید، فردوسی این چنین می‌گوید:

نشستن‌گه رود و مِی خواستند
ز بیگانه پرده بپرداختند
پرستندگان ایستادند به پای
ابا بَربَت و چنگ رامش‌فزای

در مقدمه‌ی داستان سهراب نیز، پس از آن‌که رخش ناپدید می‌شود و رستم سراسیمه و نگران به سمنگان می‌رود، پادشاه سمنگان به او می‌گوید که نگران نباشد زیرا رخش به زودی پیدا خواهد شد. او از رستم می‌خواهد که شب را مهمان آنان باشد. آن‌گاه برای جهان‌پهلوان بزم و نوای خوش را فراهم می‌کند تا او غمگین نباشد:

نشستند با رودسازان به‌هم
بدان تا تهم‌تن نباشد دژم

هم‌چنین در داستان بهرام گور، از آن‌جا که این پادشاه خوش‌نام دغدغه‌ای جز شادی مردمان نداشت، پادشاه فرمان می‌دهد که از هندوستان ده هزار لولیِ مرد و زن را به ایران روانه کنند تا مردم روزگار را به شادی بگذرانند.
در خوانِ چهارم داستان هفت‌خوان رستم، هنگام روبه‌رو شدنِ او با زن جادو، از تنبور و رود یاد می‌شود.

ابا می یکی نغز [= خوب] تنبور بود
بیابان چنان خانه‌ی سور بود
تهم‌تن مران را به بر درگرفت
بزد رود و گفتارها برگرفت

و در جایی دیگر، هنگامی که رستم برای آوردن کِی‌قباد به البرزکوه می‌رود، در نخستین دیدار رستم و کی‌قباد باز هم سخن از سرود خنیاگری است.

برآمد خروش از دل زیر و بم
فراوان شده شادی، اندوه کم
سراینده‌ی این سخن ساز کرد
دف و چنگ و نی را هم آواز کرد
که امروز روزی است با فرّ و داد
که رستم نشسته است با کی‌قباد

در این چند نمونه، نقش نوای خوش در جشن و شادی، عشق و دل‌دادگی، رزم و جنگ، و غم و اندوه به خوبی پیداست.


یافته‌های باستان‌شناسی
کاوش‌های باستان‌شناسی نیز در زمینه‌ی نوای خوش، به ویژه ابزار موسیقی، آگاهی‌های خوبی به ما می‌دهند. یکی از این اسناد در تپه‌ی چغامیش خوزستان به دست آمده است که به گفته‌ی یابندگان آن، پروفسور دلوگاز5 و هلن جی‌کانتور6، نخستین هم‌نوازی (ارکستر) جهان است.7 این لوح یک گروه موسیقی را نشان می‌دهد که سازهای بادی، کوبه‌ای و زهی (چنگ) می‌نوازند و خواننده‌ای، دست را زیر گوش خود گذاشته می‌خواند. ساز بادی در کنار یک ساز زهی و ساز کوبه‌ای که ضرب‌آهنگ (ریتم) را نگه می‌دارد، به همراه خواننده، هم‌اکنون نیز یک هم‌نوازی کامل است (نگاره‌ی آغازین نوشتار).

سند دیگر، نگاره‌ی تاق بستان است. این سنگ‌نگاره صحنه‌ی به شکار رفتن خسروپرویز را نشان می‌دهد که چنگ‌نوازان پادشاه را در این شکار همراهی می‌کنند تا پادشاه هم‌زمان با شکار به نوای خوش گوش بسپارد.
در گنجینه‌سرا(موزه)ی ایران باستان پیکره‌ی تنبورنوازی وجود دارد که پیشینه‌ی آن را تا شش هزار سال تخمین زده‌اند. هم‌چنین در برخی از غارها نقش چنگ‌نواز و تنبورنوازی حجاری شده که پیشینه‌ی آن‌ها کم‌تر از هزاره‌ی دوم پیش از میلاد نیست.8

در بسیاری از این آثار، کامل بودن شکل سازها دلیل بر این است که سازهای یادشده، پیش از آن‌که به این شکل درآیند، تاریخ بلند و پرپیچ‌وخمی را پشت سر گذاشته‌اند و تاریخ اختراع ابزار موسیقی بسی دیرینه‌تر از آن است که در ابتدا به نظر می‌آید.

متن‌های کهن
در متن‌های بازمانده به زبان پهلوی نیز نکته‌هایی درباره‌ی نوای خوش وجود دارد که چند نمونه از آن‌ها را در این‌جا می‌آوریم:
یکی از این نوشته‌ها «خسروقبادان و ریدک» است که موضوع آن پرسش و پاسخ میان خسرو انوشیروان و یک پسر جوان است. نویسنده در قالب این متن یکان‌های آموزشی را، که در آن زمان یک جوان ایرانی می‌باید بگذراند، توضیح می‌دهد که عبارت بودند از: آموزش کتاب‌های دانشی و دینی، خط‌شناسی، ستاره‌شناسی، خنیاگری و بازی (رقص)9، گیاه‌شناسی، آشپزی،...
آن پسر جوان در برابر همه‌ی پرسش‌های پادشاه پاسخی درخور می‌دهد، سپس خسرو انوشیروان در پرسش نهم، درباره‌ی نوای خوش از او می‌پرسد: «نهم فرماید پرسیدن کدام خنیاگری خوش‌تر و بهتر است؟ ریدک گوید: انوشه (بی‌مرگ و جاودان) باشید. این چند خنیا همه خوش و نیک‌اند: چنگ‌سرای، وَن‌سرای، کُنارسرای، تنبورسرای، بربت‌سرای، نای‌سرای، دُنبلگ‌سرای...»10.
در این‌جا از سازهایی نام برده می‌شود که برخی از آن‌ها مانند تنبور، بربت، نای (نی) یا دنبلگ (تنبک)، هنوز در موسیقی ایرانی به کار می‌رود. ساز وَن نیز، بر پایه‌ی نوشته‌ی «ابن‌خردادبه»، یکی از سازهای متداول ایرانی بوده که هفت تار داشته و نواختنش مانند چنگ بوده است.11 ساز «کُنار» هم نوعی دیگر از چنگ بوده است.

هم‌چنین روایت دیگری از «خسروقبادان و ریدک»، از ابومنصور ثعالبی (میان سده‌‌های چهارم و پنجم هجری)، چهار پرسش افزون بر متن پیشین دارد: «آن‌گاه خسروپرویز از ریدک پرسید: کدام نوا نیکوتر است؟ پاسخ داد: نوای سازی که نغمه‌ی تارش با آواز ماند، و آوازی که نوایش به آوای ساز مانند باشد. پرویز گفت: آن‌چه گفتی چگونه است؟ جوان افزود: بربتی که چهار تار داشته باشد و چنگ ساخته و تنبور هماهنگ و نای همراهِ دستان اصفهان، آواز نهاوندی، چکاوک نیشابوری و هر آوازی که از لب و دهانِ ساده و زیبایی بیرون آید»12.

در این متن، افزون بر توجه بر درست (ژوست) و هم‌ساز بودن خواننده و نوازنده، که نباید ناکوک بنوازند و بخوانند، به این نکته نیز اشاره شده است که نوازندگان باید ساز را برای نواختن دستان یا دستگاه‌ها، با کوک مناسب همان دستگاه بنوازند تا با هم‌دیگر هماهنگ باشند. هم‌چنین در این‌جا از دستان‌هایی نام می‌برد که اکنون نیز در دستگاه‌های ایرانی وجود دارد.
در پایان متن نیز چنین می‌خوانیم که خواننده باید خوش‌چهره باشد.

در متن پهلوی «سورآفرین»، که سخن از یک مهمانی بزرگ می‌رود، در بخش پایانی از کسانی که در این سور یا مهمانی شرکت داشته‌اند این‌گونه سپاسگزاری می‌شود: «سپاس ارتش‌تاران، سپاس خوالی‌گران (آشپزان)، سپاس خنیاگران،...»13.

نوشته‌ی دیگری به نام «یادگار زریران» در متن‌های پهلوی موجود است که جای‌گاه نوای خوش را در هنگام بار عام نشان می‌دهد: «پس هر مردی را (که) پیک آگاهی آمد، به درگاه گشتاسب شاه آمد، به هم‌سپاهی و تنبک زده شد و نای نوازند و با گاودمب بانگ کنند»14. این سخن به این معنی است که یک گروه موسیقی که از سازهای تنبک، نی و گاودمب تشکیل شده بود، با نواختن، آمدنِ کسانی را که می‌خواستند به دیدار پادشاه بروند به آگاهی می‌رساندند.


خط موسیقی یا نُت
ایرانیان پیش از اسلام هفت گونه خط داشتند که هر یک کارکردی ویژه داشت: 1. آم‌دبیره15 یا همان دبیره، خطی همگانی بوده است؛ 2. گشته‌دبیره که خط پیمان‌ها و فرمان‌هایی بود که بر روی درهم و انگشتر و دینار نقش می‌کردند؛ 3. نیم‌گشته‌دبیره که تا سده‌ی چهارم کتاب‌هایی در زمینه‌ی فلسفه و طب قدیم ایران با این خط وجود داشته است؛ 4. فرورده‌دبیره که منشورهای پادشاهان را با آن می‌نوشتند؛ 5. رازدبیره یا خط پادشاهان؛ 6. دین‌دبیره که خط متن‌های دینی بود؛ و 7. ویسپ‌دبیره که خط کلی و جامع همه‌ی خط‌ها بود (با این خط زبان رومی، قبطی، بربری، هندی، چینی، ترکی، نبطی و عربی و هم‌چنین اشاره و هر صدایی - حتا شرشر آب - را می‌نوشتند). در این‌باره‌، محمدبن اسحاق ندیم یا ابن‌ندیم از قول عبدالله ابن مقفع (روزبه) گوید: «ایرانیان را هفت نوع خط است که یکی از آن‌ها به دین اختصاص داشته و با آن دین‌دفیریه (دین‌دبیره‌ی پهلوی)... ویش‌دبیریه که سیصد و شصت و پنج حرف دارد که با آن فراست (آثار قیافه) و زجر (تفأل و مانند آن) و شرشر آب و طنین گوش و اشارات چشم و چشمک زدن و ایما و اشاره و امثال آن را می‌نویسند»16.

در دوره‌های پسین که به کارگیری خط‌های باستانی ایران ممنوع شده بود، موسیقی‌دانانی مانند صفی‌الدین ارموی، عبدالقادر مراغی، فارابی و حتا دانش‌مندانی مانند پور سینا به موسیقی نیز هم‌چون دانش‌های دیگر می‌پرداختند، افزون بر پرداختن به موسیقی از زاویه‌های مختلف سازشناسی، مبنای نظری موسیقی (تئوری)، دانش هم‌نوایی (هارمونی) – که در متن‌های کهن به نام محاسن‌الالحان از آن یاد شده - قطعه‌هایی دارند که با حروف ابجد نوشته شده است که شوربختانه، تاکنون هیچ کس در این دوره به طور یقین موفق به خواندن این قطعه‌ها نشده است.17 در حالی که در زمان صفویه نیز آثار ابن‌سینا به‌وسیله‌ی موسیقی‌دانان آن دوره از روی نوشته خوانده می‌شد، شاهد آن که پی‌یِترو دلاواله، جهان‌گرد ایتالیایی، که هم‌زمان با دوره‌ی صفویه به ایران آمده بود، می‌نویسد که در خانه‌ی میرزا شرف جهان بودند که او نوازنده‌ای را احضار کرد که از روی آثار ابن‌سینا آهنگ‌هایی را با فلوت [باید منظور نی باشد] می‌نواخت.18

با توجه به این که با اندک پژوهشی در تاریخ ایران درمی‌یابیم در کتاب‌سوزان‌های دوره‌ای - مانند نابودی کتاب‌خانه‌ی استخر فارس به دست اسکندر گجستک (ملعون) یا کتاب‌سوزان تازیان و مغولان در دیگر دوره‌ها - بسیاری از بن‌نوشت‌های دانش‌مندان ایران در زمینه‌های گوناگون دانشی از میان رفته است، می‌توان به‌قرینه دریافت کتاب‌هایی که در زمینه‌ی ‌نوای خوش یا موسیقی نوشته شده بود نیز از گزند این ویران‌گری‌ها در امان نمانده است. به‌سخن دیگر، چگونه ممکن است ایرانیان باستان، که برای امور گوناگون دانشی، دینی، حساب‌داری و حتا ایما و اشاره خط داشته‌اند، برای نگه‌داری نغمه‌ها خطی نمی‌داشته‌اند؟
به‌گفته‌ی ابوالفرج اصفهانی در الاغانی، اسحاق موصلی در کتابی همه‌ی آهنگ‌های خود و پدرش را گردآوری کرده است.19 ابراهیم موصلی و فرزندش، اسحاق موصلی، از اهالی ارجان یا ارگان فارس، هر دو از خنیاگران دوره‌ی خلیفگان عباسی بودند و از نظر زمانی نیز بسیار نزدیک به دوره‌ی باستانی ایران می‌زیسته‌اند. اکنون پرسش این جاست که خنیاگرانی مانند اسحاق موصلی چگونه در آن زمان پی‌بردند که علاوه بر روش سینه به سینه، می‌باید موسیقی را با خط نیز نگه‌ دارند تا برای آیندگان باقی بماند؟
می‌توان گمان برد، اسحاق موصلی، همان‌گونه که نواختن این سازها را از نیاکان خود آموخته بود، نگه‌داری نغمه‌های موسیقی با خط را نیز هم‌چون سنتی از پیشینیانش به مرده‌ریگ گرفته بود.
امید است در آینده با کاوش‌های باستان‌شناسی - همان‌گونه که خط یافت‌شده در جیرفت ثابت کرد که پیشینه‌ی خط در ایران بسی کهن‌تر از دیگر مرکزهای باستانی بوده است20 - در زمینه‌ی وجود خط موسیقی در دوره‌ی باستان آگاهی‌های ارزنده‌ای به دست پژوهش‌گران برسد.


هوده
منابع نوشتاری درباره‌ی موسیقی در ایران در دوره‌ی باستان بسیار اندک است، اما این دلیل بر این نیست که هیچ‌گونه ردّ پایی از موسیقی دوره‌ی باستان در زمان ما وجود نداشته باشد. ایرانیان همان‌گونه که توانستند بسیاری از داشته‌های فرهنگی خود - مانند آیین‌ها، زبان، پوشش و... - را با اندکی تغییر پاس بدارند، موسیقی را نیز از راه آموزش سینه به سینه نگه داشتند. حال ممکن است نوای خوش کنونی با نغمه‌های دوره‌ی باستان تفاوت داشته باشد، که این دگرگونی روند طبیعی زیست هر هنری است، اما درون‌مایه‌ی این نغمه‌ها بی‌گمان ریشه در دوره‌ای بس کهن دارد.

فراموش نشود که آموزش موسیقی از راه گوش و سینه به سینه نه تنها موسیقی را با روان انسان درمی‌آمیزد و حس نغمه‌پردازی را در خنیاگر چند برابر می‌کند، بلکه سبب می‌شود که نغمه‌ها در یاد و خاطره و دل‌های مردمان باقی بماند تا هیچ تجاوزگری نتواند آن را برباید یا نابود کند.


پی‌نوشت‌ها:
1. آنانی که در پی موج «جهانی شدن» خواهان دگرگونی یک‌باره‌ی موسیقی ایرانی هستند، بهتر است بدانند که پیش از هر چیز باید نخست تاریخ را تغییر دهند. هر گاه موفق بر دیگرگونی تاریخ ایران شدند، موسیقی نیز به گونه‌ی دل‌خواه آنان خواهد شد!
2. خنیاگر همان هونیاک‌گر است. برای آگاهی بیشتر بنگرید به: فریدون جنیدی، زمینه‌ی شناخت موسیقی ایرانی، پارت، چاپ دوم، 1372.
3. برای آگاهی بیشتر بنگرید به: بخش گفتار اندر فراهم آوردن شاهنامه در: جنیدی، فریدون. پیش‌گفتاری بر ویرایش شاهنامه‌ی فردوسی، نشر بلخ، 1387.
4. از آن‌جا که تهمورس نامی پارسی است، بهتر است با سین نوشته شود.
5. استاد باستان‌شناسی در بخش «زبان‌های خاور نزدیک» دانش‌گاه کالیفرنیا که هنگام حفاری در تپه‌ی چغامیش در ایران درگذشت.
6. استاد باستان‌شناسی دانش‌کده‌ی شرقی دانشگاه شیکاگو.
7. زمینه‌ی شناخت موسیقی ایرانی، ص 72؛ تقی بینش، تاریخ مختصر موسیقی ایران، هوای تازه، تهران، چاپ چهارم. 1382، ص 22.
8. سیدعباس معارف، شرح ادوار صفی‌الدین اُرموی، ویرایش و حواشی سیدعبدالرضا موسوی، سوره‌ی مهر، تهران، 1383، ص 22.
9. هنوز در بسیاری از مناطق ایران، از جمله در خراسان و برخی از مناطق لرستان، به رقص «بازی» می‌گویند.
10. متون پهلوی، ترجمه‌ی سعید عریان، کتاب‌خانه‌ی ملی جمهوری اسلامی ایران، تهران، 1371، ص 77.
11. ایرج ملکی، خسرو پرویز و ویسپوهر قبادی، بی‌نام.
12. همان.
13. متون پهلوی، ص 188.
14. متون پهلوی، ص 51.
15. دبیره به معنی خط است.
16. ذبیح بهروز، خط و فرهنگ، ایران‌کوده (شماره‌ی 8)، چاپ دوم (سازمان انتشارات فروهر)، 1363؛ هم‌چنین ذبیح بهروز، دبیره، ایران‌کوده، چاپ دوم، 1363.
17. این موضوع در بیش‌تر پژوهش‌های مربوط به تاریخ موسیقی ایران آورده شده است. برای نمونه بنگرید به: شرح ادوار صفی‌الدین اُرموی، ص 167.
18. سفرنامه‌ی پی‌یترو دلاواله، ترجمه‌ی محمود بهفروزی، قطره، ج. دوم، ص 1206.
19. زمینه‌ی شناخت موسیقی ایرانی، ص 160.
20. چندین خبر در خبرگزاری «میراث‌خبر» (CHN).


بن‌نوشت‌ها و بن‌نگاره‌ها:
امان‌الهی بهاروند، اسکندر. خنیاگری و موسیقی در ایران (از هخامنشیان تا سقوط پهلوی)، آرون.
ایازی، سوری. هنگامه گزوانی و مرضیه الهی‌عسگری (1383). نگرشی بر پیشینه‌‌ی موسیقی در ایران (به روایت آثار پیش از اسلام)، سازمان میراث فرهنگی کشور.
شرح ادوار (1370). عبدالقادربنغیبی حافظ مراغی، مرکز نشر دانشگاهی.
موسیقی کبیر فارابی (1375). اونصر محمد فارابی، ترجمه و تحقیق ابوالفضل بافنهده اسلام دوست، پارت.
رساله‌ی شرفیه (1383). عبدالمومن بن یوسف صفی‌الدین ارموی، فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران.

کلاس آموزش آواز سنتی در تهران

اصول اصلی آهنگسازی را بشناسیم!

اصول اصلی آهنگسازی را بشناسیم!

آهنگسازی به فرایند ایجاد یک قطعه جدید موسیقی می‌گویند. کسانی که آهنگسازی می‌کنند را آهنگساز می‌نامند. آهنگسازی در واقع عمل درک یک قطعه، هنر خلق آن و ایجاد نهایی آن است. یک قطعه‌ی موسیقی در فرم آهنگسازی از طریق نت‌نویسی یا یک رویداد صوتی منفرد بوجود می‌آید. ساختهٔ موسیقایی اگر قبل از اجرا ساخته شده باشد، می‌تواند از طریق حافظه، از طریق نت نوشته شده، یا ترکیبی از هر دوی اینها اجرا گردد. ساخته‌های موسیقایی دربرگیرنده عناصر موسیقایی‌ست که به‌طور گسترده از فردی به فردی دیگر و میان فرهنگ‌ها متفاوت است. بداهه‌نوازی نیز هنر ساخت موسیقی در حین اجراست.

آهنگسازی هنری است که با خلق و تولید اثر سروکار دارد از آنجا که انسان ذاتا علاقه دارد خود خلاق باشد اکثر علاقه مندان به موسیقی گرایش بسیار زیادی به آهنگسازی و به طبع آهنگساز شدن دارند.برخلاف باور عمومی آهنگسازی  صرفا به ساخت یک ملودی ختم نمی شود یک آهنگساز باتوجه به دانش موسیقیایی خود یک اثر هنری را می سازد اثری که در آن ساختار هارمونیکی،همراهی مناسب و... وجود دارد.

آهنگسازی در واقع نقاشی صدا است براساس همین تعبیر کسی که می تواند با تکنیک ها و ذوق خود یک تصویر زیبا را در ذهن شنونده ایجاد کند آهنگساز است در واقع آهنگساز یک نقاش صداست!
کلاس آواز سنتی در تهران
در سطح غیر حرفه ای معمولا تمام مراحل اهنگسازی و تنظیم توسط یک شخص انجام می شود که این اغلب باعث ضعف اثر تولیدی می شود. باید توجه داشت در آهنگسازی نیاز به ذوق و هنر است اما تنظیم نیاز به آموزش دارد . آموختن تئوری موسیقی نیز از لوازم تنظیم موسیقی است. اما بطور کلی عمل اهنگسازی و تنظیم قطعات موسیقی یکی از پیچیده ترین علوم است.

آهنگسازی به فرایند ایجاد یک قطعه جدید موسیقی می‌گویند

در این حین تنها با اجرای چند کورد ممکن است احساسی که به شنونده موزیک دست می دهد تغییر کند. متاسفانه در سالهای اخیر شاهد این هستیم که آهنگساز در هنگام تنظیم اثر تازه به فکر خلق شعر و ملودی می پردازد. این اتفاق موجب سطحی شدن موسیقی تولید شده خواهد شد. چون لایه های موزیک روی یک بیس محکم و معنی دار واقع نشده است.

آهنگسازی و تنظیم باید روی یک بیس محکم و معنی دار پایه گذاری شود که شامل شعر مطلوب، آهنگسازی با ذوق و تنظیم خلاقانه است. آهنگساز به تنهایی نمی تواند خالق کل موسیقی باشد. پس در فرایند اهنگسازی و تنظیم بهتر است که کار ساخت اهنگ بطور گروهی و مشورتی توسط افراد با معلومات انجام پذیرد.

آهنگسازی و تنظیم باید روی یک بیس محکم و معنی دار پایه گذاری شود

مراحل آهنگسازی :

در موسیقی پاپ و مشتقات آن ابتدا مطابق ترانه آهنگسازی توسط ساز زنده (گیتار کلاسیک یا پیانو) توسط آهنگساز صورت گرفته،کوردها (آکوردها) و ملودی استخراج میگردد ، که این مراحل (فرآیند اولیه آهنگسازی) میتواند در حضور صاحب اثر  صورت پذیرد . قبل از هر چیز یک آهنگساز باید به علم و دانش موسیقی تسلط کافی داشته باشد و با سازشناسی، هارمونی، کنترپوان، رهبری ارکستر و... آشنا باشد.

آهنگساز باید حتما توانایی نواختن حداقل یک ساز را داشته باشد و با ساز پیانو آشنا باشد. زیرا آهنگساز معمولا هنگام ساخت یک قطعه از ساز استفاده می‌کند و لحن و حس و حال قطعه را نیز اعمال می‌کند. البته قابل ذکر است که نواختن ساز اجبار نیست و یک آهنگساز می‌تواند با توجه به دانش موسیقایی‌اش و تنها با زمزمه کردن نیز آهنگسازی کند.

یک آهنگساز قبل از اقدام به ساخت آهنگ باید سبک مورد نظرش را انتخاب کرده و مشخص کند که قطعه در چه سبکی یا چه دستگاهی قرار است نوشته شود و یا با چه صدا و لحنی قرار است خوانده شود. همچنین باید مشخص کند که آیا قطعه دارای متن و شعر هم هست یا نه. پس از مشخص کردن سبک، باید در مورد فرم آهنگسازی تصمیم بگیرد. قطعات موسیقی اغلب شامل قسمت‌هایی یکسان، بخش‌های تکراری یا فرم‌هایی متفاوت از یکدیگر است. پس آهنگساز باید قسمت‌های مختلف قطعه را مشخص کند.

آهنگسازی هنری است که با خلق و تولید اثر سروکار دارد

مرحله‌ی بعدی نوشتن ایده‌هاست. آهنگساز باید هر ایده‌ی کوچکی که به ذهنش می‌رسد را یادداشت کند یا از ضبط کننده‌های صدا،کامپیوتر، مینی دیسک و… برای ضبط ایده‌ها و جملات کوتاه و کوچک خود استفاده نماید. پس از نوشتن ایده‌ها و جملات آهنگساز باید آن‌ها را با دقت بیشتری بررسی و تحلیل کند و کم و کاستی‌ها را اصلاح نماید. آهنگساز باید در صورت نیاز جملات را کم و زیاد و در جا‌هایی که لازم است تکرار شود، آنها را تکرار کند.

اعمال بخش کانتراست. تقریبا می‌توان گفت که همه‌ی سبک‌های موسیقی دارای یک بخش کنتراست یا تضاد است، زیرا به قطعه‌ی موسیقی هیجان می‌دهد و توجه شنونده را جلب می‌کند. برای این کار می‌توان یک ریتم متفاوت را اعمال کرد. نهایتا باید محصول نهایی را جمع بندی کنید. در این مرحله باید به فرم اصلی قطعه فکر کرد و با کمک دانش موسیقایی و هارمونی، جمع بندی قطعه و نت نویسی نهایی آن را انجام داد.

کلاس آموزش آواز سنتی در تهران

هرآنچه درباره ساز جذاب هنگ درام باید بدانید.

هرآنچه درباره ساز جذاب هنگ درام باید بدانید.

اگر اهل موسیقی باشید یا حتی کمی علاقه‌مند به موسیقی، حتما تا به‌حال اسم هنگ درام را شنیده‌اید. شاید هم در تهران‌گردی‌ها و تماشای موسیقی‌های خیابانی این ساز نوظهور را دیده باشید، اما اسم و کاربرد آن را نمی‌دانستید.

هنگ درام یک ساز کوبه‌ای تقریبا جدید است که به صورت خودصدا عمل می‌کند. ساز هنگ درام را دو فرد سوئیسی به نام‌های فلیکس روهنر و سابینا شارر ساخته‌اند و از سال ۲۰۰۰ میلادی این ساز را به‌طور رسمی معرفی کردند. البته هنگ درام از آن زمان تابه‌حال تغییراتی در ظاهر داشته است.

دشواری ساخت و تعداد محدود آن در سراسر دنیا باعث افزایش قیمت هنگ درام شده است. با وجود تقاضای زیاد نسل جوان در کل دنیا برای این ساز، سازندگان آن شاید هنوز به دویست نفر نرسیده باشند. هنگ درام هنوز به صورت دستی و در کارگاه‌های کوچک ساخته می‌شود. انتخاب فلز و آلیاژ مناسب، ساعت‌ها و روز‌ها وقت برای شکل و فرم دادن به آن و رسیدن به نت‌ها با کوک درست بخشی از سختی‌های فرآیند تولید این ساز است.

شاید اگر با موسیقی و ساخت‌وساز آشنایی داشته باشید، ساخت هنگ درام یک ایده‌ی پول‌ساز و فوق العاده برای شما باشد. تنها باید پشتکار داشته باشید و این ایده را عملی کنید. سختی کار در آن است که به احتمال زیاد باید تمامی مراحل کار را با جست‌وجو در اینترنت، خواندن مطالب و دیدن فیلم آموزشی یاد بگیرید.

ساختار هنگ درام

هنگ درام از دو صفحه‌ی بیضی‌شکل فلزی تشکیل شده که به‌صورت قرینه به هم چسبیده‌اند و بیشتر شبیه سپر‌های جنگی یا سفینه‌های فضایی است!

قسمت رویی هنگ درام که «دینگ» نام دارد مرکز اصلی نت‌هاست و به دلیل فرورفتگی‌هایی که با چکش ایجاد شده است معمولا ۸ یا ۹ نت دارد. یکی از این نت‌ها که اصلی‌ترین آن‌هاست در وسط بوده و بم‌ترین صدا را در هنگ درام دارد.

قسمت زیرین که «گو» نام دارد دارای یک حفره‌ی عمیق لوله‌ای شکل است. برای این حفره نتی تنظیم شده که وقتی به لبه‌ها ضربه زده شود، تولید می‌شوند.

هر نت بر روی ساز هنگ درام دارای یک فضای مشخصی است که به آن Tone Field هم گفته می‌شود. انتخاب این فضا‌ها باید بسیار دقیق و حساب‌شده باشد، زیرا هر یک سانتی‌متر جابه‌جایی ممکن است نت جدید را ایجاد کند.
هنگ درام دارای یک کوک ثابت است و بیشتر آن‌ها به صورت دیاتونیک ساخته می‌شوند. یعنی فقط یک مد ثابت را می‌توان با آن نواخت. معمول‌ترین هنگ درام، هنگ دارم رِ مینور است؛ اما نوازندگان و سازندگان حرفه‌ای شکل‌ها و مدل‌های بسیار متنوعی استفاده می‌کند.

از هنگ درام خود مراقبت کنید

اگر هنگ درام دارید یا با این ساز مواجه شدید به خاطر داشته باشید که با دقت و مراقبت با آن برخورد کنید. هنگ درام علی‌رغم این که سازی است از فلز سخت، ولی رینگ‌های آن یا همان فرورفتی و برجستگی‌های آن نازک و آسیب پذیرند. ضربه شدید و خیلی محکم می‌تواند نت‌های آن را از کوک خارج کند. در ضمن داشتن انگشتر و دستنبد نیز می‌تواند خط و خش وارد کند و زیبایی ساز را کمتر کند.

معروف‌ترین نوازنده‌ی هنگ درام

دنیل ویپلسِ یکی از نوازنده‌های معروف هنگ درام در جهان است. او موسیقی را با ساز گیتار، گیتار الکتریک و ساز‌های ضربی کوچک آغاز کرد. دنیل ویپلسِ اولین بار در سال ۲۰۰۶ میلادی با هنگ آشنا شده و نواختن آن را فرا می‌گیرد. این نوازنده تا به حال قطعه‌های زیادی را برای هنگ درام ساخته و نواخته و در کنسرت‌های زیادی هم شرکت داشته است. می‌توان گفت دنیل ویپلسِ از حرفه‌ای‌ترین نوازنده‌های این ساز محسوب می‌شود.
آموزش آواز سنتی در تهران
آرامش روانی با هنگ درام

ساز هنگ درام علاوه بر اینکه یک آلت موسیقی است، نوعی آرامش‌دهنده و مسکن روح و روان هم هست. صدای گرم و دلنشین این ساز باعث آرامش روحی می‌شود و حتی از آن برای ریلکسیشن و یوگا هم استفاده می‌شود.

از کجا بخریم و کجا یاد بگیریم؟

نواختن هنگ درام از خریدن آن آسان‌تر است! البته بستگی دارد بخواهید آن را در چه سطحی بنوازید. برای نواختن هنگ درام به‌صورت حرفه‌ای و تاثیرگذار که اهل فن موسیقی از آن لذت ببرند قطعا تمرین زیاد، ممارست و شناخت خوبی از موسیقی می‌خواهد.

اگر به آموختن هنگ درام علاقه دارید باید به‌اندازه‌ی کافی جست‌وجو کنید تا آموزشگاه یا استاد ماهر و متخصصی را برای این کار پیدا کنید و همچنین برای خرید یک هنگ درام خوب حتما باید با کارشناس این رشته مشورت کنید. با ثبت‌نام در یک آموزشگاه موسیقی خوب و مطمئن می‌توانید از تجربه‌های کارشناسان موسیقی آن آموزشگاه استفاده کرده، هنگ درام مناسب را خریده و برای یادگرفتن آن اقدام کنید. از کجا معلوم شاید در چندین سال آینده شما هم یکی از نوازندگان حرفه‌ای هنگ درام شوید و خودتان نواختن این ساز را به دیگران هم آموزش دهید.


ویژگی‌های یک آموزشگاه موسیقی خوب

۱. دارای مجوز رسمی از اداره فرهنگ و هنر

اولین و مهم‌ترین ویژگی یک آموزشگاه داشتن مجوز رسمی از اداره فرهنگ و هنر است. داشتن مجوز رسمی باعث می‌شود شما به آموزشگاه اعتماد کنید، ثبت‌نام کرده و پس از پایان دوره‌ی آموزشتان مدرک معتبر را از آموزشگاه دریافت کنید.

۲. دارای مدیر و اساتید مجرب و بااخلاق و قابل اعتماد

هر آموزشگاهی اگر مدیر کاربلد و دلسوز نداشته باشد یا اساتید آن مهارت لازم را در رشته‌ی خود نداشته باشند، قطعا نارضایتی مشتری را به دنبال خواهد داشت.

آموزشگاه موسیقی خوب آموزشگاهی است که از بین هزاران استاد موسیقی کسی را انتخاب کند که هم تحصیلات آکادمیک موسیقی داشته باشد و هم از نظر اخلاقی و برخورد با هنرجو، شیوه‌ی تدریس و … مورد تائید باشد. پس در انتخاب آموزشگاه موسیقی حتما باید به مشخصات و ویژگی‌های اساتید هم توجه کرد.

۳. روش‌های آموزشی به‌روز

در یک آموزشگاه موسیقی خوب باید روش‌های تدریس مختلفی ارائه شود و به هر فرد با توجه به نیاز و توانایی او آموزش صورت گیرد تا هنرجو بتواند به هدفی که در ذهن دارد برسد. همچنین روش‌های تدریس در آموزشگاه باید با روش‌های جهانی منطبق بوده و مدام به‌روز شوند. مخصوصا ساز هنگ درام که سازی نوظهور است و آموزش آن مستلزم توجه و دقت بسیار است.


۴. فضای آموزشی مناسب و شاد

کلاس‌های آموزشی باید محیطی امن و مناسب برای یادگیری موسیقی باشند. کلاس‌ها باید از هم فاصله داشته باشند که صدای دیگر ساز‌ها برای یکدیگر مزاحمت ایجاد نکنند و یا حداقل عایق شده باشند که از رفت و آمد صدا‌های مزاحم جلوگیری کند. شما علاوه بر یادگیری ساز نیاز به تغییر روحیه و شاد شدن هم دارید پس بهتر است که فضای کلاس‌ها شاد و متنوع و دوستانه باشد.

۵. دارای سالن‌های تمرین و استودیو و فضای استراحت

یک آموزشگاه خوب باید سالن‌‎های مجزا برای تمرین‌های گروهی و اتاق‌هایی برای استراحت هنرجویان داشته باشد.

۶. قیمت مناسب و منصفانه

یکی دیگر از ویژگی‌های مهم یک آموزشگاه موسیقی قیمت کلاس‌ها و هزینه‌ی خدمات آن است. آموزشگاه باید سعی کند که هزینه‌ی کلاس‌ها را با توجه به سطح امکانات و زمان صرف شده، منصفانه محاسبه کند.

کلاس آموزش آواز سنتی در تهران

مدولاسیون چیست؟

مدولاسیون چیست؟

به معنای تغییر تونالیته می باشد و بیشتر برای جلوگیری از یکنواختی و ایجاد کنتراست در موسیقی بکار برده می شود.
هرچند هرگز نمی توان برای هنر چهارچوب تهیه کرد اما روشهای مختلفی برای انجام مدولاسیون در موسیقی وجود دارد که اغلب آنها ابتدا سعی در سست کردن پایه های تنالیته مبدا و در عین حال تقویت پایه های تنالیته مقصد را دارند.

در این مطلب به طور خلاصه به تعریف یک سری تقسیم بندی می پردازیم :

Pivot chord modulation :
? در این روش از آکوردی برای انتقال استفاده می شود که در هر دو تنالیته مبدا” و مقصد مشترک می باشد بعنوان یک مثال ساده، اگر از دو ماژور بخواهید به فا ماژور برویم می توانیم از آکورد فاماژور بعنوان آکورد Pivot یا محوری استفاده کنیم.

آموزش آواز سنتی در تهران
Relative key :

?حالتهایی است که در آن تنالیته موسیقی روی مثلا” دو ماژور تثبیت شده است و شما می خواهید به مینور نسبی آن یعنی لا مینور بروید، که از ساده ترین روشهای مدولاسیون می باشد.

Parallel Key :
? در این حالت تنالیته با حفظ پایه از حالت بزرگ به کوچک می رود یا برعکس مثلا” از دو مینور به دو ماژور.

Shift :
? در این روش بزرگی یا کوچکی تنالیته عوض نمی شود بلکه فقط یک شیفت فاصله ای پیدا میکند. مثلا” از دو ماژور به ر ماژور. اغلب در بالاد ها به علت داشتن ساختارهایی ساده از این روش برای ایجاد تنوع استفاده می شود.

Choromatic :
? در این روش موسیقی با یک حرکت کروماتیک نیم پرده ای به تنالیته جدید منتقل می شود. این نوع از مدولاسیون حالت خاصی است از Shift که برای آن معمولا” تمهیدات خاصی در نظر میگیرند.
???
✍️جدای از تقسیم بندی های بالا و روشهایی که برای انجام مدلاسیون در هر مورد مطرح میشود، نکته ای که باید به آن دوباره اشاره کرد، آن است که موسیقیدان باید با تاکید بر آکوردهای دوراز تونالیته مبدا و نزدیک به تنالیته مقصد پایه های تنالیته مبدا را ضعیف و پایه های تنالیته مقصد را تقویت می کند و در شنونده نیاز به فرود روی تنالیته مقصد را پدید می آورد…

کلاس آموزش آواز سنتی در تهران

Top