نگاهی به موسیقی سنتی ایرانی
نگاهی به موسیقی سنتی ایرانی
قبل از معرفی موسیقی سنتی ایرانی، باید واقعیتهایی را در نظر بگیریم. موسیقی هر کشوری مانند آینهای است که میتوان موقعیت اجتماعی، تغییر و افول آن جامعه را در آن دید. هنرهای زیبا احساسات و اخلاقیات مردم و ملّتها را نشان میدهند و از آن جایی که ملّتها، ترجیحات گوناگونی دارند، هنرهای آنها نیز با هم متفاوت است.
موسیقی اصیل ایرانی، که با عنوان موسیقی سنتی ایرانی و موسیقی کلاسیک ایرانی نیز شناخته میشود، شامل دستگاه (سیستم اسلوب موسیقیایی)، ملودی (آهنگ) و آواز میباشد. این نوع موسیقی که پیش از مسیحیت وجود داشته و بیشتر به صورت سینه به سینه به دوران ما رسیده، یکی از جلوه های بارز فرهنگ ایرانی است. دلنشینترین و راحتترین بخشهای آن تا به امروز باقی مانده است.
موسیقی ایران بر موسیقی اکثر قسمتهای آسیای مرکزی، افغانستان، پاکستان، آذربایجان، ارمنستان، ترکیه و یونان تاثیر گذاشت. علاوه بر این، هر کدام از آنها در شکلگیری این موسیقی نقش داشتند. باربد، نکیسا و رامتین مشهورترین موسیقیدانهای ایرانی در ایران قدیم بودند.
ردیف (که معنای نظم میباشد و مجموعهای از چندین مثال ملودیک سنتی است) در ماه مهر سال 1388 به عنوان اولین میراث مستقل ایرانی در فهرست میراث جهانی ناملموس یونسکو ثبت شد.
حکاکیهای روی دیوارهای غارهای باستانی نشان میدهد که ایرانیان از همان ابتدا به موسیقی علاقهمند بودند. موسیقی سنتی ایرانی، آن گونه که در کتابها به آن اشاره شده است، بر موسیقی جهان تاثیر گذاشته است. پایه نت موسیقیایی جدید اروپا بر اساس اصول و قوانین محمّد فارابی، دانشمند و موسیقیدان ایرانی است.
موسیقی سنتی ایران مجموعهای از آوازها و نغمهها است که در طول قرنها در این کشور به وجود آمده و بازتاب دهنده اخلاقیات ایرانیان است. به بیان دیگر، زیبایی و شکل خاص موسیقی ایرانی، شنونده را به فکر کردن و دست یافتن به دنیای غیرمادّی فرا می خواند. از سوی دیگر، اشتیاق و ضربات این موسیقی ریشه در روح باستانی و حماسی ایرانیان دارد که شنونده را به حرکت و تلاش وامیدارد.
موسیقی سنتی ایرانی از دوازده مقام تشکیل شده است که در میان آنها، هفت مقام مستقلتر از سایر مقامها هستند و دستگاه نامیده میشوند. پنج مقام دیگر وابسته هستند که قسمتی از دستگاه به حساب میآیند و آواز نامیده میشوند. علاوه بر هفت دستگاه و پنج آواز، 228 گوشه دیگر نیز مدلهایی برای موسیقیدانان و خوانندگان هستند.
موسیقی سنتی ایرانی در گذر تاریخ
دو دوره مهم و اصلی وجود دارد که موسیقی ایرانی در طول آنها پیشرفت داشت.
• اولین دوره پیشرفت موسیقی ایرانی
آثار موسیقیایی دانشمندان برجسته ایرانی مانند ابوعلی سینا، فارابی، قطبالدین شیرازی و عبدالقاهر مراغهای نشان میدهد که موسیقی ایرانی تا میانه قرن پانزدهم جنبهای علمی داشته است اما بعد آن، به دلیل شرایط خاص اجتماعی و مذهبی در ایران، توجه زیادی به موسیقی نشد. در این دوران هیچ کس اثر چشمگیری در موسیقی از خود به جا نگذاشت و هنرمندان ناامید شده بودند.
این شرایط تا پایان دوران صفوی که حکومتشان بر پایه تفکرات مذهبی سرسختانه بود ادامه یافت. به دلیل بی نظمی هایی که در پی سقوط صفویه به وجود آمد، وضعیت موسیقی در دوران افشاریه تغییر چشمگیری نداشت.
البته شواهد تاریخی نشان میدهد که نادرشاه به موسیقیدانان علاقهمند بوده اما موسیقیای که در این دوران نواخته میشد اصیل و سنتی نبود و هدف اصلی آن تفریح و خوشگذرانی بود. در دوران زندیه، امنیت و رفاه اجتماعی در ایران افزایش یافت و مردم دوباره توجه بیشتری به موسیقی داشتند. مشتاق علی شاه و پریخان موسیقیدانان برجسته این دوران بودند.
در دوران قاجار، موسیقی در ابعاد مختلف از جمله ابعاد مذهبی پیشرفت کرد. در میان هنرمندان این دوره میتوان به سید احمد خان اشاره کرد. او اولین خواننده ایرانی بود که آوازهای خود را بر روی گرامافون ضبط کرد. قلی خان هنرمند دیگری بود که تعزیه اجرا میکرد و علاوه بر آن آواز دشتی نیز میخواند.
بعد از تاسیس دارالفنون و استخدام مدرسان اروپایی و مربیان موسیقی، موسیقی ایرانی شکل تئوریک و علمی به خود گرفت. انتشارات دارالفنون کلاسهای تئوری موسیقی را برگزار کرد که در آن اساتید اروپایی به دو زبان فرانسه و فارسی تدریس میکردند.
• دومین دوره پیشرفت موسیقی ایرانی
دوره بعدی موسیقی ایرانی در دوران مدرن بود. در دوران پهلوی، بنیاد های فرهنگ غربی وارد موسیقی ایرانی شد و شکلهای جدیدی از موسیقی متولد شدند. فاصله میان مردم و موسیقی سنتی به قدری افزایش یافت که در دهه 1960 میلادی، مردم موسیقی سنتی ایرانی را فراموش کردند.
به گفته موسیقیدانان، رضا شاه موسیقی ملّی ایران را به موسیقی اروپایی ترجیح میداد اما معتقد بود که موسیقی اروپایی برای پیشرفت کشور بهتر است. رضا شاه سیستمهای موسیقی را تغییر داد و همین امر موجب شد که در دوران حکومت وی، موسیقی نظامی بسیاری ساخته شود.
آوازهای مردمی ایرانی
ارزشمندترین منابع موسیقی در هر کشوری موسیقی، ملودیها و آوازهایی است که در بخشهای مختلف کشور، به خصوص در روستاهای دورافتاده و توسط مردم محلی اجرا میشود. از آن جایی که این نوع موسیقی بر تفکرات مردم شهری کمتر تاثیر میگذارد، طبیعیتر است و بیشتر به موسیقی اصیل و قدیمی ایرانی نزدیک است. آوازها در واقع معیاری برای نظام فکری، فرهنگ و تمدن یک کشور ایجاد میکنند.
از آن جایی که در ایران گروههای قومی و فرهنگهای مختلفی وجود دارد، این نوع موسیقی انواع مختلف گفتار و مثالهای ملودی را دارد. برای مثال، موسیقی مردمی آذربایجان، گیلان، خراسان، بختیاری، کردستان، شیراز و بلوچستان نه تنها از نظر ملودی بلکه از نظر لهجه نیز بسیار متفاوت هستند. آوازهای محلی ایران سرشار از دیدگاههای موسیقیایی است.
سازهای موسیقی ایرانی
ایرانیان از سازهای موسیقی گوناگونی در دورانهای مختلف تاریخ استفاده کردهاند. در اینجا به دستهبندی سازهای ایرانی میپردازیم:
• سازهای بادی مانند نی، سرنا، کرنا، نیانبان و …
• سازهای زهی مانند کمانچه، عود، رباب، تار و …
• سازهای کوبهای مانند دهل، دایره، طبل، تنبک و …
• سازهای زهی زخمهای مانند سنتور منحصر به فرد ایرانی.
انواع مختلف موسیقی سنتی ایرانی
• ردیف
اول از همه باید گفت که ردیف (مجموعهای از چندین مثال ملودیک قدیمی) موسیقی امروز از دوران علی اکبر فراهانی، نوازنده مشهور تار و سهتار به جا مانده است. امیر کبیر، وزیر اعظم ناصرالدین شاه قاجار، علی اکبر فراهانی را برای گسترش و انتشار موسیقی ایران به دربار فراخواند.
سپس، غلام حسین خان، برادر علی اکبر، این نوع موسیقی را به میرزا حسین قلی و میرزا عبدالله، دو پسر علی اکبر خان، آموزش داد. میرزا حسین قلی و میرزا عبدالله این موسیقی را به شکل مثالهای ملودیک دستهبندی کردند. این دستهبندی امروزه به نام “ردیف موسیقی” در فارسی شناخته می شود.
ردیف در واقع مجموعهای از مثالهای ملودیک در موسیقی سنتی ایرانی است که تقریباً شبیه رپرتوار در موسیقی غربی است. مجموعه ردیفها در واقع مجموعهای از مثالهای ملودیک است که ملودیها (گوشه) را در تعدادی فضای آهنگین مختلف به نام دستگاه نظم میدهد.
گردآوری و تدوین ردیف در شکل کنونی آن از اواخر دوران زندیه و ابتدای دوران قاجار آغاز شد. در ابتدای دوره قاجار، سیستم ملودیک مقام جای خود را به سیستم ردیف و هفت دستگاه داد و پنج آواز جای چندین مقام را گرفت.
میتوان خاندان فراهانی (علی اکبر فراهانی، میرزا عبدالله و حسین قلی) را به عنوان اولین راویان ردیف معرفی کرد.
امروزه، ردیف دو کارکرد اصلی دارد:
1. به عنوان نمونهای آموزشی به دانشجویان امکان تجزیه رپرتوار به گوشههای مقدماتی را میدهد،
2. به عنوان الگویی است که هر نوازنده میتواند خلاقیتهایی در آن ایجاد کند. موسیقی سنتی ایران بسیار بداهه گرا و خلاقانه میباشد.
• دستگاه
هر دستگاه، توالیای از پردههای مختلف، یا نواهای کامل، موسیقی ایرانی است که احساسات خاص شنونده را برمیانگیزد. در واقع، دستگاه نوعی ملودی است که نوازنده از آن به عنوان پایهای برای قطعه بداهه خود استفاده میکند. هر دستگاه شامل چند گوشه است.
اکثر موسیقیدانان، موسیقی سنتی ایرانی را به هفت دستگاه تقسیم میکنند در حالی که برخی آن را به 12 دستگاه تقسیم میکنند. رایجترین دستهبندی هفت دستگاه و پنج آواز است. هفت دستگاه ردیف موسیقی سنتی ایران عبارتند از:
دستگاه شور
دستگاه سه گاه
دستگاه چهارگاه
دستگاه راست پنجگاه
دستگاه همایون
دستگاه ماهور
دستگاه نوا
آموزش آواز سنتی درتهران
• آواز
آواز بخش صوتی بدون متر یک فرم و نوع در موسیقی ایرانی است و اغلب بخشی از دستگاه میباشد. در نتیجه، میتوانیم آن را زیر مجموعهای از دستگاه یا دستگاه ثانویه بنامیم. برای مثال، آواز دشتی از متعلقات دستگاه شور است. موسیقی سنتی ایرانی از پنج آواز تشکیل شده که عبارتند از:
آواز ابوعطا از متعلقات دستگاه شور
آواز بیات ترک (بیات زند) از متعلقات دستگاه شور
آواز افشاری از متعلقات دستگاه شور
آواز دشتی از متعلقات دستگاه شور
آواز بیات اصفهان از متعلقات دستگاه همایون
امروزه، موسیقی سنتی ایرانی، مانند تمام دورانهای تاریخ، به نقش معنوی خود ادامه میدهد و بر خلاف موسیقی فولکلوریک و عامهپسند، بیشتر به طبقه روشنفکر و برجسته جامعه تعلق دارد.
برخی از چهرههای برجسته موسیقی ایرانی
نوازندگان ایرانی هویت موسیقی سنتی ایرانی هستند. در زیر به چند تن از موسیقیدانان برجسته ایرانی اشاره خواهیم کرد:
غلامحسین درویش خان
وی نوازنده سه تار و تار و همچنین پیشگام در هنر آهنگسازی بود. وی موسیقی را در میان مردم رواج داد.
علی نقی وزیری
وی نیز نوازنده سهتار و تار بود که جنبش مدرن گرایی را در موسیقی ایرانی آغاز کرد. او دبیرستان موسیقی تاسیس کرد و مدیریت امور موسیقی در ایران را برای مدتی طولانی به دست گرفت.
سید جلال تاج اصفهانی
او بزرگترین خواننده مکتب اصفهان بود.
حبیب سمایی
وی بزرگترین نوازنده سنتور در قرن اخیر بود.
ابوالحسن صبا
وی بزرگترین نوازنده ستار در دوران معاصر و بهترین شاگرد مکتب ستار درویش خان بود.
قمرالملوک وزیری
وی بزرگترین خواننده زن ایرانی در قرن گذشته بود. آثار او شاهکار موسیقی ایرانی است.
روح الله خالقی
وی آهنگساز، نوازنده، موسیقیدان، ویولون نواز، رهبر ارکستر و نویسنده کتابهای موسیقی بود.
حسین تهرانی
وی بزرگترین نوازنده تنبک در دوران معاصر است. او اولین کنسرت تنبک را در ایران برگزار کرد.
غلامحسین بنان
او یکی از محبوبترین خوانندگان در دوران خود بود. وی شاگرد روح الله خالقی و علی نقی وزیری بود.
جواد معروفی
او اولین نوازنده پیانویی بود که تکنیک موسیقی غربی را با موسیقی ایرانی تلفیق کرد. او شاگرد علی نقی وزیری بود. انوشیروان روحانی یکی از شاگردان او است.
محمدرضا شجریان
او یکی از خوانندههای برجسته ایرانی است که برای آثار خود برنده جایزه پیکاسو شد. او به “بزرگترین استاد در قید حیات موسیقی کلاسیک ایران” مشهور است.
شهرام ناظری
وی برنده جایزه بهترین موسیقی عرفانی مراکش در سال 1998 میلادی شد. در اکتبر 2007، موفق به دریافت نشان لژیون دو نور از سوی کشور فرانسه شد.
پرویز مشکاتیان، حسین علیزاده، قربان سلیمانی و علیرضا سلیمانی دیگر موسیقیدانان مشهور سنتی ایران هستند.
در پایان، باید پذیرفت که موسیقی سنتی ایرانی پیشرفت خود و جایگاهش را مدیون مدیون افرادی است که در بالا نام آنها را ذکر کردیم و همچنین بسیاری از افراد دیگر که نقش مهمی در زنده نگه داشتن این هنر در میان ایرانیان داشتند.