آموزشگاه موسیقی در اصفهان     کلاس آموزش گیتار در اصفهان   گروه موسیقی در اصفهان

شناخت دستگاه ها و گوشه های موسیقی سنتی ایرانی

شناخت دستگاه ها و گوشه های موسیقی سنتی ایرانی

دنیای موسیقی سنتی ایرانی، بزرگ و برای خیلی هایمان نسبتا ناشناخته است. بیایید با دستگاه ها و گوشه های آوازی اش آشنا شویم. گاهی آدم فکر می کند اگر این امیر کبیر بنده خدا در تاریخ کشورمان حضور نداشت، چند سال قرار بود در خیلی زمینه ها عقب بیفتیم؟ حالا قضیه موسیقی ایرانی هم همینطور است. عشاق این سبک موسیقی باید فاتحه ای بفرستند به روحش که یک روز، خدا می داند چه در سرش گذشت که به فکرش رسید موسیقی ایرانی باید مرجع مدونی داشته باشد. همین شدکه علی اکبرخان فراهانی را که خودش یکی از آدم های کاربلد این حوزه بود صدا زد و دستور داد تا آهنگ های موجود در مناطق مختلف کشور را جمع آوری کند. علی اکبرخان این آهنگ ها را به برادرش غلامحسین فراهانی یاد داد و او هم اینها را به میرزا حسین قلی و میرزا عبدالله. دو پسر علی اکبرخان که هر دو از نوازندگان به نام تار بودند، آموزش داد و این دو نفر شدند سرشاخه های موسیقی ایرانی و مولفان ردیف های موسیقی ایرانی.

● دستگاه ها هفتگانه موسیقی ایرانی چطور کار می کنند؟

شور و نوایی برپاست: ردیف موسیقی ایرانی از دو بخش اصلی و فرعی تشکیل می شود. قسمت اصلی اش شامل هفت تا دستگاه می شود هر کدامشان حال و هوا و البته طرفداران خاص خودشان را دارند. این هفت دستگاه، موسیقی اغلب نواحی ایران را دربر می گیرند و خیلی از آهنگ های نوستالژیک دوران کودکی مان را هم در دل خود جای داده اند.

1- شور : خیلی از آهنگ هایی که در جشن ها پخش می شود، در همین دستگاه شور ساخته شده اند. همانطور که از اسمش هم پیداست، موسیقی این دستگاه پر است از شور و انرژی. شور یکی از دستگاه های بسیار بزرگ موسیقی ایرانی به حساب می آید که حال و هوای آن به موسیقی ایرانی به حساب می آید که حال و هوای آن به موسیقی منطقه مازندران نزدیک است. البته این دستگاه نغمه هایی ملهم از موسیقی مناطق مرکزی ایران و کردستان هم شنیده می شود.

2- نوا: به علت شباهتی که به دستگاه شور دارد، شناختش کمی به آگاهی نیاز دارد. در واقع اگر دستگاه شور را خوب بشناسید می توانید به تفاوت نغمه های نوا با شور پی ببرید.

3- ماهور: ماهور یکی از دستگاه های گسترده موسیقی ایرانی محسوب می شود که حال و هوای کاملا شادی دارد. اگر دلتان می خواهد با شنیدن یک موسیقی سنتی حسابی روح و روانتان شاد بشود، آهنگ هایی از این دستگاه را گوش کنید که اتفاقا نمونه های زیادی هم دارد. بعضی از زبان شناس ها می گویند واژه «ماهور» تغییر یافته واژه «ماژور» یکی از گام های اصلی موسیقی غربی است. جالب اینجاست که حال و هوای هر دویشان هم مشابه است. این دستگاه چند بخش دارد که بعضی بخش هایش به موسیقی منطقه سیستان و بلوچستان، بعضی هایش به موسیقی خراسان و لرستان و یک قسمت های دیگرش هم به موسیقی آذری آذربایجان نزدیک است.

4- چهارگاه: بعضی از دستگاه ها به زمان مشخصی از روز تعلق دارند ومعمولا آن موقع روز است که شنیدنشان به دل آدم می چسبد. چهارگاه دستگاهی است که کاملا به صبح ها اختصاص دارد. کافی است یکی از آهنگ های این دستگاه را اول صبح یا در زمان خمودگی و کسالت گوش کنید تا انرژی تان برای یک روز کامل جفت و جور بشود

5- همایون: یکی از دستگاه های بسیار غمگین ایرانی که میزان غمش از آواز دشتی هم بیشتر است! اگر بغض توی گلویتان گیر کرده و بهانه می خواهید برای اینکه هر آنچه در دل دارید بیرون بریزید، یکی از آهنگ های این دستگاه را پلی کنید و سر و صورتتان را بسپارید به سیل اشک.

6- راست پنجگاه: یکی از دستگاه های مهجور ایرانی است که خیلی کم کار شده. راست پنجگاه شباهت هایی به دستگاه ماهور دارد. توی حرکت نت هایی که برای گوشه های هر دستگاه نوشته شده یک روند مشخص بالارونده یا پایین رونده وجود دارد. نت های موجود در دستگاه راست پنجگاه و ماهور کاملامشترک هستند اما این حرکات و گردش ملودیشان است که با هم فرق دارد.

7- سه گاه: بعضی می گویند سه گاه، منشعب شده از دستگاه چهارگاه است. «سه گاه» علاوه بر حالت بیدارکننده که مشخصه اصلی دستگاه چهارگاه است، بعضی جاها حالت شور و وجد دارد که آن هم به خاطر عوض شدن یکی دو نت کوچک است. این دستگاه شباهت هایی هم به دستگاه شور دارد و خلاصه مناسب است برای اینکه درجه حالتان را چندتایی ارتقا بدهد!

● دانستن الفبای موسیقی سنتی بر هر فرد بالغ موسیقی دوستی واجب است

دنیای موسیقی آنقدر پر از واژه های شیک و خارجی است که اگر آدم همینطور یکهو یک متن تخصصی را شروع کند، امکان دارد سریعا بی خیالش بشود. این اصطلاحات تخصصی اگرچه کامل نیستند اما در حد فهمیدن این مطلب و ادعا کردن اینکه «من از موسیقی سنتی بیشتر از یک ساز می دانم!» کافی است.

گوشه یا مقام: هر کدام از آهنگ هایی که قدیم ترها در مناطق مختلف ایران خوانده می شد را یک گوشه یا مقام می گویند. در واقع کوچکترین جزء هویت دار از ردیف موسیقی ایرانی است.

دستگاه: خیلی از گوشه های موسیقی سنتی ایران، به این خاطر که به یک منطقه تعلق دارند، حال و هوای مشابهی دارند. این گوشه های با حال و هوای مشترک، همگی در یک مجموعه به نام دستگاه جمع آوری شدند و نام اختصاصی خودشان را گرفتند.

آواز: هر آواز از مجموع چند گوشه تشکیل شده. این گوشه ها در واقع عضوی از همان هفت دستگاه بوده اند که چون با همدیگر شباهت بیشتری داشته اند، از دل دستگاه ها بیرون کشیده شده اند و نام آواز بر مجموعه شان گذاشته شده.


آموزش آواز سنتی در تهران
ردیف موسیقی ایرانی: مجموعه این دستگاه ها و آوازها در کتابی به نام ردیف موسیقی ایرانی جمع آوری شده. این کتاب در واقع دایرة المعارف موسیقی سنتی ایرانی است که این روزها نسخه هایی از آن به صورت اختصاصی برای هر کدام از سازها چاپ شده است. مثل ردیف موسی معروفی که برای پیانو، ردیف طاهرزاده و دوامی برای آواز و ردیف ابوالحسن صبا برای نی.

مرکب خوانی: در مرکب خوانی نوازنده از یک دستگاه شروع می کند و به تدریج وارد دستگاه های دیگر می شود. البته افرادی که این کار را می کنند، باید شناخت دقیقی از ردیف موسیقی داشته باشند. اصطلاحی در موسیقی داریم به نام فرود. برای توضیح کلمه فرود بهتر است یک مثال بزنیم تا ربطش را با مرکب خوانی بفهمیم؛ مثلا شما در دستگاه ماهور هستید، گوشه ها را دانه دانه جلو می روید تا می رسید به گوشه دلکش. این گوشه وجه تشابهاتی با دستگاه شور دارد. اگر نوازنده یا خواننده متبحر باشند، آن لحظه خیلی زیرکانه می تواند ادامه کار را در دستگاه شور برود اما چون کارش را از ماهور شروع کرده است نهایتا باید کار را در همان ماهور ختم کند. در واقع خیلی زیرکانه وارد دستگاه شور می شود و دوباره برمی گردد در دستگاه ماهور فرود می آید. یعنی از نقاط تشابه دستگاه ها کمک گرفته و مرکب خوانی می کنند.

نت شاهد: نتی است که در هر دستگاه یا آواز بیشترین کاربرد را داشته و در تداعی کردن حال و هوای آن دستگاه یا آواز هم سهم بیشتری دارد. اغلب گوشه ها معمولا با نت شاهد شروع و تمام می شوند. در موسیقی غربی به این نت شاهد درجه اول گام می گویند. نوازنده خوب کسی است که این نت را در هر دستگاه یا آواز به خوبی بشناسد و به موقع از آن استفاده کند.

درآمد: اولین گوشه آغاز کننده هر دستگاه و آواز. گوشه درآمد تداعی کننده حال و هوای کل آن دستگاه یا آواز است؛ یعنی اگر می خواهید حال و هوای یک دستگاه را بفهمید، بهتر است که اول درآمدش را گوش بدهید.

رپراتوار: معادل ردیف در موسیقی غربی.در غرب برای هر ساز یک رپرتوار مجزا موجود است. در ایران هم چنین کاری را برای ردیف کرده اند و برای هر سازی ردیف مخصوص آن را تدوین کرده اند.

گام: در موسیقی غربی معادل دستگاه است که به دو دسته اصلی مینور و ماژور تقسیم می شود. به هشت نت پشت سر هم در موسیقی غربی یک گام می گویند. به فاصله بین هشت تا نت اکتاو هم می گویند.

دانگ: هر چهار نت پشت سر هم یک دانگ است. در موسیقی غربی به هر دانگ یک تتراکورد می گویند. وقتی می گویند فلانی صدای شش دانگی دارد، یعنی می تواند شش تا دانگ که شامل ۲۴ نت ، یا به عبارتی سه گام است ، را به ترتیب بخواند. خواننده شش دانگ کسی است که به اجرای هر بیست و چهار نت تسلط کامل دارد. حنجره ای که این توانایی را دارد، چیز خاصی است.

مرصع خوانی: مرصع پلو چیست؟ پلویی است که همه چیز تویش ریخته شده. مرصع خوانی هم همچین چیزی است. یعنی برخلاف مرکب خوانی، نیازی نیست دنبال وجه تشابه بین دستگاه ها باشید و هر موقع دلتان بخواهد دستگاه را عوض کنید. البته خواننده متبحر طوری این کار را می کند که برای شنونده آزاردهنده نباشد. در ضمن در مرصع خوانی هیچ نیازی نیست که آواز را در همان دستگاه اولیه به پایان ببرید.

●بخش فرعی ردیف موسیقی ایرانی، به اندازه بخش اصلی تنوع و گستردگی دارد

جُنگ پنج و هفت: در ردیف موسیقی ایرانی پنج آواز اصلی وجود دارد که در واقع مجموعه ای از «گوشه» ها هستند که عضوی از دستگاه های مختلف بوده اند اما به خاطر شباهت بیشتری که با هم داشته اند، از دستگاه مورد نظر جدا شده و به شکل یک آواز درآمده اند.

این وسط، «بیات کرد» و «شوشتری» دو آوازی هستند که بین موسیقیدان ها بر سر مستقل حساب آوردنشان اختلاف است و آمار آوازها را بین عدد پنج و هفت معلق نگه داشته اند!

بیات کرد (کرد بیات) : آثاری که در این آواز خوانده شده اند، آنقدر محدودند که هیچ وقت تا به حال هیچ آلبوم کاملی از بیات کرد ساخته نشده. این آواز هم زیرمجموعه دستگاه شور به حساب می آید.

بیات اصفهان : با اینکه این آواز گوشه های غمگینی دارد اما غم و حزن و اندوه آواز دشتی متفاوت است. حال و هوای بیات اصفهان تا حدودی با «گام مینور» در موسیقی غرب یکی است.

دشتی: دشتی همیشه پای ثابت عزاداری ها بوده و هست. غمی که در این آواز وجود دارد قادر است اشک هر جنبده ای را دربیاورد! دشتی علاوه بر کاربردش در مراسم عزاداری، در موسیقی درمانی هم استفاده می شود. خیلی از روانشناس ها از این نوع موسیقی استفاده می کنند تا بیمار مورد نظر به راحتی احساساتش را بیرون بریزد و خودش را تخلیه کند. آواز دشتی بسیار شبیه آهنگ های منطقه گیلان است. حتی یکی از گوشه های این آواز به نام «دیلمان»، نام منطقه ای در استان گیلان است. به همین خاطر هم خیلی ها به شوخی به آواز «دشتی» می گویند «رشتی». با اینکه تنوع این آواز زیاد نیست اما کارهای زیادی در آن ساخته شده. دشتی هم زیرمجموعه دستگاه شور است.

بیات ترک: این آواز یکی از زیرمجموعه های دستگاه شور است و مثل همان دستگاه آدم را به وجد می آورد. نمونه: قطعه «اندک اندک» شهرام ناظری بیات ترک است. شروع این آهنگ الهام گرفته از گوشه «درآمد» آواز بیات ترک است. جالب است بدانید اذان موذن زاده اردبیلی در گوشه ای از این آواز با نام «روح الارواح» ساخته شده و به نظر می رسد مرحوم موذن زاده به خاطر اسم این گوشه، آن را برای اذان خود انتخاب کرده.

افشاری: این آواز هم یکی از زیرمجموعه های دستگاه شور است. بسیاری از تصنیف های قدیمی در این آواز ساخته شده اند. آوازهای افشار گاه با حزن همراهند و گاهی هم بسیار شاد هستند. نمونه: تصنیف «از کفم رها»ی عارف قزوینی با این شروع، «از کفم رها شد قرار اول ...» از نمونه های آشنای افشاری است.

شوشتری: با اینکه این آواز تم غمگینی دارد اما تعدادی آهنگ شاد هم در آن خوانده شده. با این حال تم اصلی این دستگاه غمگین است. شوشتری گوشه های کمی دارد. خیلی ها معتقدند شوشتری در واقع یکی از گوشه های دستگاه همایون است نه یک آواز مجزا. نمونه: تصنیف بیا تا گل برافشانیم ساخته حسین علیزاه ، قطعه بی کلام «به زندان» از استاد ابوالحسن صبا، آهنگ شیرازی «جینگه جینگه ساز میاد و ...» یک نمونه شاد این آواز است.

ابوعطا: این آواز هم حال و هوای غمگینی دارد و زیرمجموعه دستگاه شور محسوب می شود. نمونه: آلبوم «آتش در نیستان» شهرام ناظری و «تصنیف بهار دلکش» محمدرضا شجریان از نمونه های این آوازهستند.

کلاس آموزش آواز سنتی در غرب تهران

Top